ساعت 16:50 شبکه یک / ناگفته های تقابل سپاه و آمریکا

به گزارش مشرق به نقل از فارس، مستند «تقابل» روز چهارشنبه ساعت 16:50 از شبکه یک سیما به روی آنتن میرود.

بنا بر این گزارش، این برنامه با حضور سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی و سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه ضبط شده است.

مستند «تقابل» با بررسی تاریخچه حضور آمریکا در منطقه، اسکورت نفتکشهای عراقی و کویتی و نیز درگیری مستقیم با نیروی دریایی سپاه و ارتش، شکستهای جدی امریکا و چرایی پنهانکاری سران سیاسی و نظامی غرب از بازگویی جزئیات درگیریها، همراه با تصاویری کمتر دیده شده و یا دیده نشده میگوید.

تقابل در گروه تلویزیونی سپاه تهیه شده و عوامل آن عبارتند از: تهیهکننده: حسین ساختمانیان، نویسنده و کارگردان: داود مرادیان، مجری طرح: بشیر ادهمی و مدیر تصویربرداری: حسن سلیمانی میگونی.


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/ انهدام زیردریایی در اقیانوس

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13625&d=1343781258

 

در ادامه مطلب



:: موضوعات مرتبط: نیروی دریایی , ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
:: ادامه مطلب
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
شهید نادر مهدوی، کابوس ناوهای امریکایی + گزارش

ناوهاي آمريكايي طي سالهاي گذشته، درياهاي آزاد و خليج فارس را عرصه جولان خود قرار دادهاند اما مقامات آمريكايي هرگز خاطرات خاصي از خليج فارس را از ياد نخواهند برد؛ اينكه جمهوري اسلامي ايران تجربه رويارويي مستقيم با ناوهاي آمريكايي در خليج فارس در جريان جنگ تحميلي را نيز داشته از جمله ماموريتهايي كه به فرماندهي دلاور شهيد "نادر مهدوي" و گروه چند نفره تحت امر وي در سال 66 انجام شد؛ شهيد "نادر مهدوي" با همراهي تعداد اندك همرزمانش خلیج فارس را تا ماهها برای ناوگان فوقمدرن آمریکا و متحدانش ناامن كرد و خاطرات فراموش نشدني را براي نظاميان آمريكايي به يادگار گذارد.

ناو (Cruiser) یک نوع کشتی جنگی بزرگ است که میتواند بدون وابستگی به یک ناوگان ماموریتهای خود را نظیر شبیخون زدن به کشتیهای تجاری دشمن انجام دهد كه اين واژه در اواخر سدهٔ نوزدهم به هرگونه شناوری که توانایی انجام چنین ماموریتی داشت، اطلاق میشد و از دهه ۱۸۹۰ تا اواخر ۱۹۵۰ ناوها گونهای از کشتیهای جنگی بودند که از لحاظ پهنا و درازا از رزمناوها کوچکتر و از ناوشکنها بزرگتر بودند.


به دلیل اینکه کشتیهای بزرگتر معمولاً در نزدیک پایگاه باقی میماندند، در طول این سالیان ناوها بعنوان سلاح دوربرد نیروهای دریایی بهشمار میآمدند و همچنان وظیفه آنها ردیابی و انهدام کار وانهای تدارکاتی و پشتیبانی دشمن بود.

در اواخر سدهٔ بیستم با بازنشسته شدن رزمناوها، ناوها به بزرگترین جنگده شناور تبدیل شدند و ماموریت آنها بیشتر حفاظت ناوگانها از حملات هوایی و حمله ناوشکنهای دشمن بود.

همچنين در ابتدای قرن بیستم ناوها سنگینترین کشتی نظامی در حال کار بوده که فقط پنج کشور ایالات متحده، روسیه، فرانسه، ایتالیا، پرو از آنها بهره مند بودند و در حال حاضر با مرخص کردن ناو Vittorio Veneto توسط ایتالیا، فقط چهار کشور باقیمانده دارای ناو هستند.


ناو هواپیمابر كه مورد بحث ما در اين گزارش است یک کشتی جنگی بوده که برای حمل کردن و پوشش دادن هواپیماها و هلیکوپترهای جنگی طراحی شدهاست و به عنوان یک فرودگاه شناور عمل میکند، و اینگونه هواپیماها میتوانند بدون سوختگیری و توقف، عملیات در مسافتهای دور را انجام دهند.
به عبارتي ناو هواپیمابر یک جنگافزار بسیار گرانقیمت است که بهای آن گاه تا ۴٫۵ میلیارد دلار میرسد. از این رو در سال ۲۰۱۱ تنها ۲۱ ناو هواپیمابر در حال فعالیت بودند که از این تعداد ۱۱ ناو متعلق به ایالات متحده آمریکا است.
جالب آن است كه بدانيم ناوهای هواپیمابر آمریکایی و ناو هواپیمابر شارل دوگل فرانسویها از یک نیروگاه هستهای برای تامین انرژی مورد نیازشان استفاده میکنند که به آنها اجازه میدهد مدتها دور از آشیانه بی نیاز از سوخت گیری بمانند اما بقیه ناوها از سوختهای متعارف استفاده میکنند.
در واقع هر دو کشور اسپانیا و ایتالیا دارای دو فروند ناو هستند و شش کشور روسیه، بریتانیا، فرانسه، هند، برزیل، تایلند هر کدام یک ناو هواپیمابر در اختیار دارند.

چین نیز در حال بازسازی و تکمیل یک ناو هواپیمابر سابق شوروی است و هند و بریتانیا نیز هر کدام دو ناو هواپیمابر دیگر را در دست ساخت و بازسازی دارند. آمریکا نیز علاوه بر 11 ناو فعال خود، یک ناو ذخیره و یک ناو در حال ساخت داشته و سفارش تولید دو ناو دیگر را هم داده است.

بر اساس اين گزارش، ژاپن با 20 ناو، کانادا و استراليا 3 ناو، آرژانتین 2 ناو و هلند يک ناو، در گذشته صاحب ناو هواپیمابر نيز بودند.

سنگینترین ناوهای هواپیمابر دنیا ناوهای آمریکایی کلاس نیمیتز هستند که شامل ۱۰ ناو با وزنی بین 100 تا 104 هزار تن میشوند و بین سالهای 1975 تا 2009 وارد نیروی دریایی شدهاند. سبکترین ناو هواپیمابر فعال نیز ناو چاری ناروبت تایلند با 11هزار و 400 تن و سنگینترین ناو هوپاپیمابر غیرآمریکایی ناو دریادار کوزنتسف روسها با ۵۵ هزار تن وزن است.


لازم به ذكر است كه در اوایل سدهٔ 21 ناوهای هواپیمابر در سرتاسر جهان گنجایش حمل 1250 هواپیما را داشتند.

ناوهای هواپیمابر معمولاً با چند کشتی دیگر به صورت گروهی حرکت میکنند. این کشتیها میتوانند تجهیزات پدافندی یا لوازم یدکی برای هواپیماها را تأمین کنند. معمولاً چند کشتی دیگر وظیفه محافظت از ناو اصلی را دارند مانند سامانههای پیشاخطار یا دفاع موشکی.


از اين رو نخستین پرواز و فرود یک هواپیمای جت بر عرشه یک ناو هواپیمابر را جنگنده هاویلند ومپایر در دسامبر 1945 انجام داد.

همچنين بيشتر عرشه پرواز ناوهای هواپیمابر به طور کلی به صورت تختی هستند که به عنوان محل فرود و پرواز هواپیماها عمل میکند.


در دامه اين گزارش بنا داريم تا ضمن اشاره به فعاليتهاي فني ناوهاي هواپيما بر ، آسيبپذيري آنها را نيز ذكر كنيم چرا كه به اذعان كارشناسان امريكايي ايران به سرعت در حال دسترسي به توانمنديهايي به منظور هدف قرار دادن ناوهاي آمريکايي در خليج فارس است و در عين در اختيار داشتن زرادخانهاي از موشکهاي ضد ناو ، ناوگان زيردرياييها و قايقهاي تندرو را توسعه داده است.
از آنجايي كه هواپیماها برای به پرواز در آمدن باید به سرعت معینی برسند ولی با اين حال باندهای پرواز در ناوهای هواپیما بر به نسبت کوتاه هستند و این امکان را برای هواپیماها فراهم نمیآورند. از این رو در ناوهای هواپیمابر از وسیلهای به نام منجنیق استفاده میشود.
منجنیقها که با موتور بخار کار میکنند به هواپیما شتاب لازم برای پرواز را میدهند. قدرت این منجنیقها به قدری است که در طول تنها دو ثانیه سرعت هواپیما را از صفر به 165 مایل در ساعت میرسانند. این کار باعث میشود که هواپیما سرعت لازم برای پرواز را کسب کند همچنین برای فرود آمدن هواپیمایی که 150 مایل بر ساعت سرعت دارد مجهز به یک دم زنجیری است که باید آن را به یکی از چهار کابل موجود روی باند گیر بیندازد که بعد از 96متر مسافت متوقف میشود.




بنابراين در ناوهای هواپیمابر، برعکس فرودگاهها برای فرود آمدن هواپیما نباید سرعت خود را به کمترین حالت برساند بلکه باید دارای سرعت کافی باشد که در صورت ناتوانی خلبان در درگیر کردن دم زنجیری و کابلها هواپیما با سرعتش بتواند از سوی دیگر ناو دوباره به پرواز در آید به علت مشکل بودن این کار معمولاً از برجستهترین خلبانان برای ناوهای هواپیما بر استفاده میشود.
يك نوع از ناوهای هواپیمابر که ایالات متحده از آن استفاده نمیکند به گونهای طراحی شدهاست که به منجنیق نیازی ندارد. در عوض دارای یک سکوی پرواز است، این نوع ناوها بیشتر هواپیماهای عمودپرواز VTOL یا STOVL (هواپیماهایی که به صورت عمود فرود میآیند و با طی مسافت کمی پرواز میکنند) را حمل میکند.




ازجمله ناوهايي كه تقريبا در تمامي صحنههاي جنگ جهاني دوم نقش آفريني كرد "اچ ام اس ویکتوریوس (به انگلیسی R38،HMS Victorious)"نام داشت كه دومین ناو هواپیمابر از ناوهای هواپیمابر کلاس ایلاستریوس بود که دستور ساخت آن در نیروی دریایی انگلستان در سال 1936 داده شد و در سال 1937 ساخت آن شروع شد و دو سال بعد در شروع جنگ جهانی دوم (1939) به آب انداخته شد. با این حال تا 1941 که نیاز شدیدی به شناورهای اسکورتی احساس میشد وارد نیروی دریاي بريتانيا شد.





يادآوري اين نكته ضروري است كه پيشرفتهاي ايران در ناوگان دريايي امري كاملا محسوس است و در اين راستا حتي مقامات واشنگتن از آسيب پذير بودن کشتي هاي جنگي آمريکايي در ساعات اوليه وقوع جنگ احتمالي در خليج فارس ابراز نگراني کردهاند.
تحليلگران نظامي کنوني و پيشين آمريکا بر اين امر اذعان کردهاند که حتي پيشرفتهترين ناوهاي جنگي آمريکا در برابر موشکهاي کوتاهبرد و قايقهاي گشتي تندرو ايران آسيبپذير هستند.
از اين رو واشنگتن اعلام کرده است که رزمايشهاي جديد نظامي از جمله مانور مينروبي در خليج فارس برگزار ميکند همچنين ايستگاههاي راداري در کشور قطر راهاندازي کرده است.
واشنگتن پست در گزارش خود ميافزايد در هر صورت توان موشکي و دفاعي ايران براي تحميل ضربات سهمگين به ناوهاي جنگي آمريکا در مقايسه با 10 سال گذشته بسيار افزايش يافته است.
گفتني است كه مقامات پنتاگون در تحقيقات انجام شده در ماه آوريل هشدار دادند که سامانه دفاعي و موشکي ايران به سطح خطرناکي از پيشرفت دست پيدا کرده است.
برخي کارشناسان با توجه به توان فزاينده ايران در واکنش به تحرکات ناوهاي آمريکايي اقدام واشنگتن در استقرار ناوهاي جنگي پيشرفته و ناوهاي هواپيمابر در خليج فارس را مورد ترديد قرار دادهاند.


بنابر این گزارش این ناو هواپیما با شماره بدنه "CVN74” و با نام «یو اس اس جان سی استنیز» پس از عبور از تنگه هرمز و هنگام ورود به دریای عمان (محدوده رزمایش ولایت ۹۰) بلافاصله توسط سامانههای شنود الکترونیک نیروی دریایی ارتش شناسایی و سپس یک فروند هواپیمای بال ثابت گشت و شناسایی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با پرواز از نزدیکی این ناو ضمن تصویربرداری و شناسایی مثبت از آن، اطلاعات این ناو هواپیمابر آمریکایی را به مرکز فرماندهی مخابره کرد.

ناو هواپیمابر «یو اس اس جان سی استنیز» در سال 1989 میلادی به منظور انجام ماموریتهای مختلف از جمله عملیاتهای دریایی، پشتیبانی نیروی هوایی، مینریزی، ایجاد حصارهای دریایی و هوایی و نیز حمل انواع هواپیماهای ارتش آمریکا به مناطق دیگر ساخته شد. این ناو با دارا بودن دو رآکتور هستهای و با قابلیت حمل 15 تا 20 فروند جنگنده یکی از مهمترین ناوهای هواپیمابر ارتش آمریکاست.

گفتني است كه رهبر معظم انقلاب که در سال 1366 به عنوان رئیس جمهور وقت کشورمان، در حاشیه رزمایش شهادت در خلیج فارس اظهار داشتند: « اگر (ناوهای خارجی) وارد خلیج فارس بشوند، سرشان را بیاندازند پایین و با یک آرم بین المللی قصد تعرض به جایی یا چیزی را نداشته باشند، کسی هم به آنها تعرضی نخواهد کرد چون ما شروع به ایجاد تشنج نمیکنیم. اما چنانچه قصد تشنج آفرینی و تحریک داشته باشند همچنان که امریکائیها داشتند، چه امریکا چه فرانسه و چه هر قدرت دیگری، بخواهند با حضور در خلیج فارس قدرت خودشان را در منطقه تحکیم بکنند، یقینا برخورد بوجود خواهد آمد و در آن برخورد آسیبپذیری آنها بسیار زیاد خواهد بود. این ناو فرانسوی و ناوهایی که امریکائیها نام میبرند و تبلیغ میکنند، اینها یقینا ناوهای مدرن و پیشرفتهای است که موشک و امکانات دارد. اما آنچیزی که امروز در خلیج فارس به عنوان قدرت نظامی جمهوری اسلامی حضور دارد، از یک خصوصیتی برخوردار است که این پیچیدگیهای تکنیکی در مقابله با آن ناتوان است.»
حماسه شهيد نادر مهدوي، كابوسي كه از ياد آمريكاييها نخواهد رفت

آنچه مسلم است اين که جمهوري اسلامي ايران تجربه رويارويي مستقيم با ناوهاي آمريكايي در خليج فارس در جريان جنگ تحميلي را نيز داشته و از جمله ماموريتهايي كه به فرماندهي دلاور شهيد "نادر مهدوي" و گروه چند نفره تحت امر وي در سال 66 واگذار شده در همين رده است و شهيد نادر مهدوي با همراهي اندك همرزمانش، خلیج فارس را تا ماهها برای ناوگان فوقمدرن آمریکا و متحدانش ناامن كرد و حیثیت نظامي دولتمردان این کشور را بارها به بازی گرفت.




بر اساس اين گزارش؛ طي يكي از ماموريتهاي شهيد مهدوي در مواجهه مستيقم با ناوهاي آمريكايي، هنگامي كه نخستین کاروان نفتکش‏هاى کویتى تحت پرچم آمریکا و با اسکورت ناوشکن‏هاى ابرقدرت غرب، دو روز بعد از تصویب قطعنامه 598 حرکت خود را از سواحل امارات متحده عربى در دریاى عمان آغاز کرد. سرانجام کاروان اسکورت نفتکش‏هاى "گس پرنس " و "بریجتون " - که نام‏هاى عربى آنها توسط شرکت آمریکایى عوض شده بودند - با سرو صداى زیادى مأموریت خود را آغاز کرده و به سلامت از تنگه هرمز گذشتند اما، در نزدیکى جزیره فارسى با خطر جدى مواجه شده و نفتکش 400 هزار تنى "بریجتون " با یک مین 270 کیلویى برخورد كرد. بازتاب این حادثه بسیار گسترده بود.
على‏رغم این که آمریکا سعى كرد این حادثه را بى‏ اهمیت تلقى كند اما چنین ضربهاى براى حیثیت سیاسى و نظامى آمريكا جبران‏ناپذیر بود و مهم‏تر از همه این که عملاً ابتکار عمل در خلیج فارس را به دست ایران مى‏داد. این رخداد سبب شد که کاروان‏هاى بعدى بيسر و صدا و تبلیغات و با رعایت پنهان کارى از سواحل کویت به دریاى عمان و بالعکس حرکت کنند، در حالى که همواره خطر مین‏ها، قایق‏هاى تندرو و موشک هاى کرم ابریشم را احساس ميکردند.


نادر مهدوی، سرانجام در 16 مهر ماه 1366 پس از آن که ناوگروهِ تحت امرش، یک فروند بالگرد آمریکایی را سرنگون ساخت، با آتش مستقیم تفنگداران دریایی آمریکایی مجروح شد و به اسارت آنان در آمد. سپس در عرشه ناو «یو اس. چندلر» مورد شکنجه قرار گرفته و به شهادت رسید.
اما در راستاي مقابله اران با ناوهاي متجاوز آمريکايي، راهکارهاي مختلفي ارائه کرده که ساخت موشک خليج فارس گواهي بر اين ادعا است.

این موشک ارتقاء یافته، موشک فاتح 110 است که به علت بالستیک بودن با سرعت فوق صوت حرکت میکند. این سرعت باعث میشود تا انهدام موشک توسط سپرهای دفاعی ناو هواپیما بر بسیار سخت شود.

بر اساس اين گزارش؛ فرمانده هوا و فضای سپاه پاسداران در توصيف وضعيت نظامي موشک فوق اظهار داشت: يکي از قابليتهاي ارزشمند موشک خليج فارس اين است که اگر با هر تهديدي مواجه شود، ابتدا به ساکن مورد مذکور را هدف قرار داده و چنانجه با هر هدف متحرک بزرگ دیگری نیز برخورد کند به راحتی مورد اصابت قرار خواهد داد.

سردار حاجي زاده افزود: موشک خلیج فارس از ارتفاع بسیار بالا بر روی هدف متحرک یا ثابت قفل میکند و سپس به سوی هدف شیرجه میرود. این تصویر با دوربین موشک قابل رویت است.

همچنين علاوه بر این توان که موشک خلیج فارس برای ایران ایجاد کرده، ایران توانسته با شلیک موشکهای دور برد به دهانه اقیانوس هند توان دیگری را به نمایش بگذارد.

گفتني است؛ موشك خليج فارس در رزمايش پيامبر اعظم(ص) كه تيرماه اسال جاري برگزار شد، مورد آزمابش قرار گرفت و توانست با موفقيت صددرصد دشمن فرضي را نابود كند.

اما این موشکها زمانی میتوانند موثر باشند که ایران بتواند به مختصات دقیقی از ناوهای آمریکایی مورد هدف دست یابد و لازمه این کار رصد دقیق ناوهای دشمن است. این وظیفه به عهده پهپادها گذاشته شده که از ارتفاع بسیار بالا و دور از دید رادارها بر روی ناوها قفل میکنند بدون آنکه حتی هواپیماهای روی عرشه بتوانند آنها را رهگیری و منهدم‎ کنند.

نکته مهم تر آنکه این پهبادها میتوانند پخش مستقیم تردد ناو را از خلیج فارس به تهران مخابره کنند.
اتفاقی که چند سال قبل در یک اجلاس عمومی با موفقیت اجرا شده و تصاویر مستقیمی از تردد ناوها در منطقه خلیج فارس که توسط پهپادهای ایرانی مخابره شده بود به صورت زنده و مستقیم در تهران به نمایش در آمد.
اين گزارش نشان از اين دارد که ادعاهاي واهي آمريکا با تفاسيري که از تسليحات پيشرفته جنگي ارائه ميکند، در برابر توان نظامي ايران با وجود اين که سالهاست آماج تحريمهاي مختلف بين المللي به سرکردگي استکبار جهاني بوده است هيچ نقطه قوتي محسوب نميشو



:: موضوعات مرتبط: نیروی دریایی , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
معرفی سامانه اخلالگر PELENA-1 ، برگ برنده قرارگاه خاتم الانبیا

معرفی سامانه اخلالگر PELENA-1 ، برگ برنده قرارگاه خاتم الانبیا


امروزه نقش هواپیماهای اخطار زودهنگام و کنترل هوایی (موسوم به AWACS) بعنوان مرکز فرماندهی و نظارت در عملیات های هوایی و علی الخصوص در عملیاتهای هوایی کشورهای عضو ناتو به واقعیتی انکار ناپذیر تبدیل شده ، به همین دلیل این کشورها با بکارگیری ناوگان عظیمی از آواکسهای پیشرفته و ناونشین ، سعی در تثبیت این نقش برای نیروی هوایی خود دارند .

اما در طرف دیگر ، کشورهای مقابل ناتو با درک جایگاه مهم آواکسها به عنوان مغز متفکر عملیاتهای هوایی و قلب دکترین تهاجم هوابرد ناتو ، دست به تولید سامانه های اخلال سنگین برای از بین بردن توان عملیاتی این هواپیماها کرده اند . در راس این کشورها ، شوروی و فدراسیون روسیه با تجربه ی فراوان در زمینه سامانه های اخلالگر ، دست به طراحی سامانه ی اخلالگر سنگین PELENA-1 با هدف زمین گیر کردن آواکس های E-3 Sentry ایالات متحده کرد .

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13608&d=1343763687

این سامانه ی اخلالگر به طور ویژه برای حفاظت ادوات زمینی با سطح مقطع راداری 15 مترمربع در مقابل رادارهای نظارت و کشف دوربرد AN/APY-1/-2 شرکت وستینگ هاوس که روی آواکس E-3 نصب شده ، طراحی و ساخته شده است .

این اخلالگر پس از کشف هدف ، بطور اتوماتیک با انتشار امواج الکترومغناطیس اخلالی با فرکانس متغیر (Fast frequency Hopping mode) روی فرکانس باند حامل رادار AN/APY-1/2 دارای پوشش زاویه ای 90 درجه (از 45- تا 45+ درجه) برای اخلال و پوشش زاویه ای اسکن (برای هدف) 120 درجه ای میباشد . این سامانه توانایی کشف هدف رادار E-3 را تا برد 250 کیلومتر مختل میکند و برد موثر اخلال 80 کیلومتری دارد ، یعنی از فاصله بیش از 80 کیلومتر قابل آشکارسازی نمیباشد .

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13609&d=1343763731

لازم به ذکر است که ضریب اطمینان اخلال این سامانه 80% بوده و علی رغم انتشار امواج پر قدرت مغناطیسی ، احتمال هدف قرار داده شدن این اخلالگر با موشکهای ضد تشعشع ( به دلیل احتمال اشباع رسیور راداری موشکها) کمتر از 20% میباشد .

بغیر از آنتن اصلی اخلال P-01 ، سیستم PELENA-1 یک منبع تغذیه با کد P-02 (برای تامین انرژی 80 کیلوواتی آنتن اخلالگر) و تریلر کنترل سامانه با کد P-03 را نیز شامل میشود . این سیستم قابلیت عملیات در دمای منفی 50 تا مثبت 40 درجه و تا رطوبت 25% را داراست .

لازم به ذکر است که طبق اخبار صادره ، سیستم اخلال سنگین PELENA-1 در حال حاضر در خدمت قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا میباشد که در رزمایش مدافعان ولایت-2 در آذر سال 88 ، برای اولین بار بطور رسمی ، رسانه ای شد .



:: موضوعات مرتبط: نیروی زمینی , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
آشنایی با جنگنده Nesher

آشنایی با جنگنده Nesher
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  1zygdhg.jpg
مشاهده: 0
حجم:  44.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  1zyh1zp.jpg
مشاهده: 0
حجم:  23.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  1zyh6hy.jpg
مشاهده: 1
حجم:  9.2 کیلو بایت
هنگامي که به تاريخ جنگهاي اعراب و اسرائيل مي نگريد، به اسم جنگندهء ناآشنايي چون «نشر» بر مي خوريد. توليد اين جنگنده در سالهايي که اسرائيل با دولتهاي عربي، دست و پنجه نرم مي کرد و دچار مشکلات فراواني براي تهيهء ادوات و هواپيماهاي نظامي مورد نياز خود بود، بسيار قابل توجه است. اين راهي است که کشور ما نيز بايد آن را بپيمايد تا قسمتي از هواپيماهاي نظامي مورد نياز خود را بتواند در داخل توليد نمايد.

«نشر» اولين جنگنده اي بود که در اسرائيل توليد شد و با توليد بسيار موفق اين جنگنده، راه براي ساخت جنگنده هاي پيشرفته تر «کفير» و «لاوي» هموار گشت.
در آن زمان، نيروي هوايي اسرائيل (IAF) ملاحظه کرد که اين جنگنده، به طور موقت، توان نيروي هوايي را به ميزان قابل ملاحظه اي بالا مي برد. در واقع توليد و ورود به خدمت اين جنگنده، يک دورهء مياني قبل از در سرويس قرار گرفتن جنگنده هاي پيشرفته نظير «لاوي» بود. تجربيات حاصل از توليد و استفادهء «نشر» راهگشاي خوبي براي پيشرفت صنايع هواپيماسازي اسرائيل گشت.

در آن زمان، قرار بود با ورود به خدمت جنگنده هاي بهتر، هواپيماهاي نشر بازنشست شوند. نشر 10 سال در نيروي هوايي اسرائيل با موفقيت تمام، انجام وظيفه نمود تا به نقطهء اوج خود – يعني نبرد يام کيپور (1973) – رسيد و در آن جنگ بود که پيروزي هاي فراواني در نبردهاي هوايي و حمله به اهداف زميني اعراب، کسب نمود.

سابقهء عمليات واقعي
اولين جنگندهء نشر که رسمن به اولين اسکادران عملياتي نيروي هوايي تحويل شد به تاريخ مي 1971 (ارديبهشت 1350) در پايگاه هوايي Hatzor فرود آمد و توسط خلبان باسابقهء نيروي هوايي – دني شاپيرا – مورد آزمايش قرار گرفت. در طول ماههاي بعد و با موفق بودن طراحي اين جنگنده، تعداد ديگري از اين جنگنده به اسکادرانهاي ناقص ميراژ3 (به دليل جنگ، دولت فرانسه از تحويل مابقي ميراژ3 هاي خريداري شده خودداري نمود. بسیار به دلیل شباهت بسیار زیاد این جنگنده با میراژ۳، بر این عقیده هستند که این جنگنده، کپی ای از میراژ۳ فرانسوی است) اضافه شدند تا اسکادرانهاي ميراژ3، توان عملياتي خود را بازيابند.
هنگامي که تعداد قابل ملاحظه اي از نشرها در IAI (کارخانجات هواپيماسازي اسرائيل) توليد گشتند، دو اسکادران، منحصرن (بدون ميراژ3) از نشرها، تشکيل يافت. اولين اسکادران در پايگاه هوايي Etzion به تاريخ سپتامبر 1972 و ديگري به تاريخ مارس 1973 در پايگاه هوايي Hatzor استقرار يافتند.
با شروع جنگ يام کيپور به تاريخ اکتبر 1973، نيروي هوايي اسرائيل، 40 فروند نشر در سه اسکادران (يک اسکادران اوليه و دو اسکادران جديد) در خدمت داشت.
اگرچه نشر در اصل براي حملات عليه اهداف زميني طراحي شده بود، ولي در ضمن جنگ، براي نبردهاي هوايي نيز استفاده شدند. در آن زمان فرمانده نيروي هوايي، تصميم گرفت تا از جنگنده هاي F-4D (فانتوم)، «اسکاي هاوک» و «سار» بر عليه اهداف زميني استفاده کند و از جنگنده هاي ميراژ3 و نشر براي نبرد با هواپيماهاي دشمن و ايجاد برتري هوايي در مناطق درگيري، بهره ببرد.



نبرد يام کيپور (1973)
در طول نبرد یام کیپور، نشرها به خوبي از عهدهء وظايف خود برآمدند، تعدادي زيادي از ميگها و سوخوهاي اعراب را به راحتي ساقط کردند و نشان دادند که جنگندهء بسيار خوب و مانورپذيرتري نسبت به ميگهاي21 هستند، ضمن اينکه از نظر کيفيت قطعات توليدي نيز در سطح بسيار مناسب و خوبي بودند.
مطابق آماري که بلافاصله پس از اتمام جنگ انتشار يافتند، نشرها در 117 نبرد هوايي (جنگ يام کيپور) شرکت جسته بودند. (65 نبرد هوايي در سوريه و 52 نبرد در مصر) 227 هواپيماي دشمن در اين نبردهاي هوايي ساقط شده بودند که در مقابل تنها 6 فروند جنگندهء نشر، ساقط شده بود که اين 6 جنگندهء نشر نيز در ماموريت شناسايي بودند و توسط پدافند زميني مورد هدف قرار گرفته بودند.
در اين ميان، اسکادران نشر متعلق به پايگاه هوايي Etzion سرآمد بقيه بود و 42 هواپيماي اعراب را ساقط کرده بود و تنها يک فروند هواپيماي نشر از دست داده بود.
نشرها در عمليات شناسايي – ضربتي چندان موفق نبودند. آنها فقط در چند ماموريت زميني شرکت داشتند: حمله به اهدافي در بلندي هاي جولان و نقاطي در نوار غزه. عمليات در آن مناطق، بسيار سنگين و فشرده بود و هر خلبان نيروي هوايي، مي بايست در طول هر روز، چندين عمليات جنگي را انجام مي داد.



نبرد يام کيپور، ثابت نمود که تقويت نيروي هوايي با جنگنده هاي نشر، چقدر عالي و موثر بوده است و مقامات وزارت دفاع را بسيار متقاعد کرد که به ادامهء توليد و توسعهء جنگنده در IAI (صنايع هواپيماسازي) ادامه دهند.
با ورود به خدمت جنگنده هاي «کفير»، به تدريج از نقش عملياتي نشرها کاسته شد. سپس در اواخر سال 1976، همهء جنگنده هاي نشر در قالب دو اسکادران ادغام شدند و به پايگاه هوايي Eitam (جنوب صحراي سينا) انتقال يافتند.
در اواخر دههء 1970، با توليد انبوه جنگندهء «کفير»، هواپيماهاي نشر و ميراژ3 با کفير جايگزين شدند.



«کفير» کاملن از نشر پيشرفته تر بود، با دارا بودن عملکردي بهتر و سيستم هايي که بسيار پيچيده تر از نشر بود و (با وجود کفير) سرمايه گذاري در جهت ارتقاء سيستم هاي نشر، ارزنده و اقتصادي به نظر نمي رسيد.
در سال 1981، کفير به طور کامل، جاي نشر را در نيروي هوايي گرفت و جنگنده هاي نشر جهت فروش به ديگر کشورها، مورد نوسازي و تعميرات اساسي قرار گرفتند.
نشرها به کشور آرژانتين فروخته شدند که در آنجا با نام گذاري مجدد، به نام Dagger شناخته شدند و در چند عمليات موفق بر عليه انگلستان در جنگ فالکلند (1982) شرکت جستند.

Dagger


برخي مشخصات فني
ماموريت اوليه: جنگندهء تک سرنشينه چندماموريته
سازنده: اسرائيل

ابعاد
طول: 15.55 متر
فاصلهء دو سر بالها: 8.22 متر
ارتفاع: 4.25 متر


مقدورات
حداکثر سرعت: 2.1 ماخ = 2400 کيلومتر بر ساعت
سقف پرواز خدمتي: 17000 متر
برد: 1300 کيلومتر

وزن
وزن خالي: 6600 کيلوگرم
حداکثر وزن قابل بار گذاري شده: 13500 کيلوگرم

پيشرانه
موتور Atar 09 ساخت اسنکما (فرانسه) با کشش 4280 کيلوگرم



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
صنایع هوافضای اسرائیل از آغاز تاکنون

صنایع هوافضای اسرائیل از آغاز تاکنون
چندی پیش در اسرائیل، مانوری برای مقابله با حمله اتمی اجرا شد که در این مانور صراحتا از ایران به عنوان تهدید بالقوه و بسیار جدی در این زمینه یاد شد. جدا از اهداف تبلیغاتی ، باید توجه نمود که اسرائیل در حال کسب آمادگی برای هرگونه تهدید علیه خود می باشد. نخستین گام در مقابله با هر تهدیدی، رسیدن به شناختی درست و واقع بینانه از آن تهدید است. به همین منظور بدون هیچگونه افراط و تفریطی به بررسی توان نظامی اسرائیل می پردازیم.
اسرائیل تولیدکنندهء انواع متنوعی از مهمات، سلاحهای کوچک، سیستمهای الکترونیکی پیشرفته، تانک و. . . است. طی 40 سال گذشته، اسرائیل برای افزایش توان نظامی خود، فعالیتهای بسیار گستردهای انجام داد که منجر به شکلگیری نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) گردید. اسرائیل که صاحب سه شرکت مهم دفاعی است، شرکتهای خصوصی را نیز به تجهیز IDF تشویق نمود. توسعه صنایع نظامی اسرائیل باعث صادرات گستردهای شد که هماکنون مهمترین درآمد این کشور را شامل میشود.

پس از کاهش تقاضای ادوات نظامی در 15 سال تأخیر، اسرائیل توجه خود را به بازار غیرنظامی نیز معطوف ساخت و تحقیق و توسعه در این بخش را به صورت وسیعتری دنبال نمود. به طوری که در حال حاضر یکی از پیشرفتهترین صنایع هوافضای دنیا را دارا میباشد. به طور کلی قابلیتهای هوافضایی اسرائیل، ناشی از نیازهای دفاعی و جنگی بوده است و این کشور را به سمت استقلال در زمینههای مختلف از جمله هوافضا سوق داده است.
حرکتهای اولیهء اسرائیل در زمینههای دفاعی، به دههء 1920 بر میگردد. برای مقابله با تهدیدات اعراب، گروهی به نام jewish ساخت نارنجکهای دستی را آغاز کرد. در اوایل دههء 1930، این گروه کارگاههای کوچک تولید سلاح را به صورت مخفیانه تأسیس کردند که بعدها (در سال 1948) به نام صنایع نظامی اسرائیل یا IMI شناخته شد. IMI در دو دههء اول فعالیت خود، سلاحهای پایهای که توسط IDF استفاده میشد را تولید میکرد. آن زمان، هواپیماها و سلاحهای پیشرفتهتر مورد نیاز اسرائیل از طریق کشورهای خارجی مخصوصاً فرانسه تأمین میشد.
عامل محرک اسرائیلیها در شتابگیری برای تولید سلاحهای پیشرفتهتر، جنگ 6 روزه 1967 بود. در طول این جنگ، فرانسه فروش تسلیحات نظامی به اسرائیل را تحریم کرد. این تحریم شامل هواپیماهای میراژ نیز میشد و پس از آن اسرائیل به سمت آمریکا سوق داده شد تا هواپیماهای نظامی خود را از این طریق تأمین کند و در همین زمان هم سرمایهگذاری بیشتر برای تولید صنایع خود را آغاز کرد. در این راستا صنایع هواپیماسازی اسرائیل IAI نیز به عنوان یک شرکت دولتیِ تعمیر و نگهداری هواپیما، در سال 1953 تأسیس شد. طولی نکشید که این شرکت توسعه و مونتاژ انواع هواپیما را آغاز نمود.
هواپیمای کفیر kfir این شرکت به زودی جایگزین میراژهای فرانسوی شد. این شرکت همزمان با تولید هواپیماهای آراوا (Arava) و نشر (Nesher)، با انعقاد قراردادهایی با مهمترین شرکتهای آمریکایی از جمله بوئینگ و لاکهید مارتین، جزء همکاران اصلی این شرکتها شد و بدین ترتیب سریعن رشد کرد. به طوری که تعداد کارکنانش در اواخر دهه 1970 از 4000 نفر به 14000 نفر رسید.
افزایش توانایی اسرائیل در بخش صنایع نظامی، انگیزهای برای تولید هواپیمای کاملاً اسرائیلی به نام لاوی (Lavi) شد. در نیمهء اول دهه 1980، صنایع IAI، سیستمهای الکترونیک، اویونیک و سلاحهای این هواپیما را تولید کرد و اولین پیش نمونهء آن را در سال 1986 به پرواز درآورد. اما از آنجایی که این پروژه هزینههای زیادی دربرداشت، یک سال بعد لغو شد. پس از لغو پروژه لاوی، IAI، توسعهء محصولات نظامی و غیرنظامی را به صورت متنوعتری دنبال نمود که از آن جمله میتوان به رادار سیستم، سیستمهای سلاح دقیق، هواپیمای بدون سرنشین و هواپیمای نظامی و غیرنظامی دیگر اشاره نمود. بیشتر این محصولات بر پایه تکنولوژیهایی ساخته شدند که در جریان پروژه لاوی به دست آمدند.
در حال حاضر بیش از 150 شرکت نظامی در اسرائیل فعالند که درآمدی در حدود 3.5 میلیارد دلار دارند. سه شرکت مهم دولتی اسرائیل IMI، IAI و رافائل هستند که تولیدکنندهء سلاحهای معمولی تا ابزار پیشرفتهء دفاعی میباشند. شرکتهای خصوصی نسبتن بزرگ اسرائیلی نیز البیت سیستم (Elbit Systems) و تادیران Tadiran هستند که عمومن بر روی ابزار الکترونیکی دفاعی تمرکز دارند.
هم اکنون نزدیک به 50 هزار نفر در صنایع نظامی اسرائیل مشغول به کار میباشند. بخش صادرات نظامی با نام SIBAT که زیر نظر وزارت دفاع میباشد، مسؤولیت بازاریابی و فروش تولیدات IDF را داراست.
پس از لغو پروژه لاوی، IAI به کمک آمریکا محصولات خود را تنوع بخشید و ماهوارههای Amos و Ofeq و اولین سیستم موشکی ضد موشک بالستیک آرو Arrow را تولید نمود. هواپیماهای بدون سرنشین «هانتر» نیز که هم اکنون مشتریان زیادی در سطح جهان دارد از جمله تولیدات این شرکت است. IAI همچنین در بخش تعمیر و نگهداری انواع هلیکوپتر و هواپیما نیز رشد کرد. طراحی، توسعه و تولید انواع سیستمهای زمینی و دریایی، تجهیزات راداری، تجهیزات جنگ الکترونیک و موشک نیز در حال حاضر توسط IAI انجام میگیرد. فروش این شرکت در سال 2000 در حدود 2.8 میلیاد دلار بوده است. در ضمن این شرکت در همان سال، 1600 قرارداد جدید به ارزش 2.6 میلیارد دلار را نیز منعقد نموده است.
در حال حاضر فعالیتهای اصلی هوافضای اسرائیل شامل بخشهای زیر میباشد:
- توسعه و ساخت انواع هواپیماها
- پرندههای بدون سرنشین و سیستمهای شناسایی
- سوار کردن و نصب تجهیزات بر روی هواپیما
- سیستمهای جنگافزار هدایتشونده
- سیستمهای موشکی
- سیستمهای جستجو و نجات هوایی
- سیستمهای جنگ الکترونیک
- تجهیزات پیشرفت منحرفکنندهی الکترونیکی و سیستمهای هوشمند
- رادارهای اپتیک
- سیستمهای رادیویی و ارتباطی نظامی
- سیستمهای ناوبری و هدایت و نمایش کابین هواپیما
- سیستمهای ماهوارهای و تصویربرداری هوایی پیشرفته
- به روزرسانی هلیکوپترها
- سیستمهای زمینی
جدول سلاحهای اسرائیل

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_2005185852341322353_rs.jpg
مشاهده: 0
حجم:  17.0 کیلو بایت
اسرائیل دارای چندین شرکت دولتی و غیردولتی قدرتمند در صنایع هوافضایی است که از آن جمله میتوان به صنایع هوافضای اسرائیل IAI، صنایع نظامی اسرائیل IMI، شرکت رافائل، شرکت سیستمهای البیت، شرکت تادیران، شرکت سایکلون، شرکت موتورهای بت-شمش، شرکت سیلورآرو و شرکت سیستمهای هوایی رادوم اشاره نمود.
صنایع هوافضای اسرائیل IAI
صنایع هوافضای اسرائیل یک شرکت کاملن دولتی است که تولید انواع سیستمهای دفاعی را برای رفع نیازهای داخلی و صادرات بر عهده دارد. این شرکت که بزرگترین مجموعه هوافضای اسرائیل میباشد، از چهار بخش اصلی زیر تشکیل شده است:

بخش نگهداری هواپیما که خود شامل چهار بخش میشود: شهام (اورهال و به روزرسانی هواپیما)، مشام (اورهال موتور)، متام (تعمیر و نگهداری هواپیما) و مشاب (اورهال تجهیزات).

بخش الکترونیک که شامل چهار زیربخش است: صبات (تکنولوژیها و سیستمهای فضایی)، تمام (ابزار دقیق)، ملام (مهندسی سیستمهای ترکیبی)، و شرکتهای صنایع الکترونی التا.

بخش هواپیمایی که شامل شش زیربخش است: تشن (مهندسی و توسعه زیرساختها)، لاهاو (مونتاژ و به روزرسانی هواپیماهای نظامی)، کیام (تولید و مونتاژ هواپیماهای نظامی)، هالکام (تولیدات تجهیزات هوانوردی)، ماتان (هواپیماهای غیرنظامی) و مالات (هواپیماهای بدون سرنشین).

بخش تکنولوژیکی که شامل چهار زیربخش است: رامتا (اجزا و سیستمها)، شهال (سیستمهای سرور هیدرولیک)، ماتا (هواپیماهای غیرنظامی) و کلان (صندلیها و هواپیماهای executive).

IAI در سال 1933 به عنوان کارگاه ماشینسازی فعالیت خود را آغاز کرد. مدتی بعد مسئولیت تعمیر و به روزرسانی هواپیماهای مختلفی را که در طول جنگ مورد استفاده قرار میگرفتند، به عهده گرفت و بدین ترتیب به میزان قابل ملاحظهای در این کار تبحر یافت. اما این سازمان با نام شرکت هواپیمایی بدک (Bedek) در سال 1953، یعنی 5 سال پس از اعلام استقلال اسرائیل، بنیانگذاری شد. در سال 1968 با نام IAI و با مسؤولیت محدود زیر نظر وزارت دفاع قرار گرفت. این شرکت از سال 1953 توسعه و مونتاژ انواع هواپیماها را آغاز کرد که هواپیمای کفیر، آراوا و نشر از آن جمله بودند. در اوائل دهه 1980، IAI تصمیم به ساخت هواپیمای کاملن اسرائیلی لاوی گرفت و پس از توسعه سیستمهای اویونیک و الکترونیک و سلاحهای آن، اولین پیشنمونه از این هواپیما را در سال 1986 به پرواز درآورد. افزایش هزینههای این پروژه، یک سال بعد منجر به لغو آن شد. پس از لغو پروژه لاوی IAI به کمک آمریکا توسعه محصولات نظامی و غیرنظامی خود را به صورت متنوعتری دنبال کرد که از آن جمله میتوان به ماهوارههای آموس و افق، اولین موشک ضد موشک بالستیک آرو (هما)، انواع رادار سیستم، سیستمهای سلاح دقیق، انواع پرندههای بدون سرنشین، سیستمهای زمینی و دریایی، تجهیزات جنگ الکترونیک هواپیمای نظامی و غیرنظامی اشاره نمود.
در سال 1968، IAI اجازه تولید هواپیماهای jet commande executive aircraft را از کمپانی آمریکایی راکول دریافت کرد. در دههء 1990، IAI تولید هواپیمای تجاری Galaxy را با همکاری خانواده Pritzke در شیکاگو آغاز نمود. علاوه بر آن در اواخر دهه 1970 بخش تعمیر و نگهداری IAI با نام Bedek اورهال هواپیماهای بوئینگ 707 را آغاز نمود. این بخش در حال حاضر تعمیر و به روزرسانی انواع هواپیماهای غیرنظامی را انجام میدهد. قراردادهای جدید غیرنظامی IAI در سال 2000 در حدود 101 میلیارد دلار بوده است.
به طور کلی فعالیتهای کنونی IAI شامل موارد زیر است:
- فضا
- دفاع محلی
- توسعه و ساخت هواپیماهای تجاری
- به روزرسانی هواپیما و هلیکوپترها
- پرندههای بدون سرنشین
- سیستمهای هوشمند
- هدایت، کنترل و فنّـاوری اطلاعات
- سیستمهای ناوبری
- سیستمهای زمینی
- دفاع ملی

شرکت IAI با بیش از 15000 کارمند و 1.6 میلیارد دلار فروش خارجی در حال حاضر بزرگترین صادرکننده صنعتی اسرائیل میباشد.
صنایع نظامی اسرائیل (IMI)
سازمان صنایع نظامی اسرائیل (IMI) نیز یک شرکت دولتی است که عمده تولیدات آن در زمینه تسلیحات و سیستمهای دفاعی، در راستای رفع نیازهای IDF میباشد. این شرکت دارای چندین هزار کارمند در بیش از دو جین کارخانه است. این شرکت که در سال 1933 تأسیس شده است در حال حاضر، تولید کنندهء بوسترهای ماهوارهای و انواع پرندههای بدون سرنشین، تانکهای سوخت خارجی و موشکهای هوا به زمین متنوع است. مسئولیت این شرکت در وهله اول، تولید تسلیحات مورد نیاز IDF بوده و در درجهء دوم، تولید و توسعه انواع تسلیحات به منظور فروش خارجی و تولیدات شیمیایی و متالورژی در بخش غیرنظامی میباشد.

IMI دارای 9 بخش تخصصی است که هر یک از آنها به چندین زیربخش تقسیم شده است. این شرکت در سال 1948 تحت نظارت وزارت دفاع قرار گرفت. تولیدات این شرکت از سلاحهای تهاجمی نظیر اسلحههای یوزی (Uzi)، سلاحهای سنگین تا هواپیماها و سیستمهای راکت، تجهیزات حمله مانند تانک مرکاوا و سیستمهای امنیتی یکپارچه را شامل میشود.


در سال 1990، IMI به شرکتی کاملن دولتی تبدیل شد. این شرکت در مجموع دارای 350 نوع محصول و بیش از 4 هراز کارمند است. علاوه بر اسرائیل و آمریکا این شرکت به کانالهای توزیعی در برخی از کشورها مانند نروژ، بلژیک، فیلیپین و آلمان نیز دسترسی دارد که در حدود 60 درصد گردش مالی آن (550 میلیون در سال) از طریق صادرات به این کشورها انجام میشود.
شرکت البیت سیستمز
شرکت سیستمهای البیت (ESL) یک شرکت دفاعی خصوصی است که در نتیجه تقسیم شرکت البیت به سه بخش در سال 1996 تاسیس شد. این شرکت که در شهر حیفا واقع شده است کار توسعه، تولید و ترکیب سیستمهای الکترونیکی دفاعی پیشرفته با عملکرد بالا را دارا بوده و بیشتر بر روی هواپیماها و وسایل نظامی متمرکز شده است. این کمپانی تولیدکنندهء سیستمهای ارتباطی و فرمان و کنترل نیز میباشد. در سال 2000 شرکت البیت سیستمز با شرکت خصوصی الکترواپتیک ادغام شد. فروش این شرکت در سال 2000 به 591 میلیون رسید.

شرکت رافائل
سومین شرکت دولتی مهم اسرائیل در بخش هوافضایی، شرکت رافائل است که تولیدکننده موشکهای هوایی پایتون و پوپی میباشد. این دو موشک با همکاری تعدادی از شرکتهای هوافضایی آمریکایی ساخته شدهاند. تولیدات این شرکت علاوه بر موشک شامل انواع مختلفی از سلاحهای غیرفعال، سیستمهای فریب دریایی، سیستمهای مشاهداتی بالون، سیستمهای اخلالگر آکوستیک، زرههای سرامیکی، سیستمهای رانش تنفسی و موشکهای زمین به زمین، هوا به زمین و هوا به هوا میشود.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_popeye_2.jpg
مشاهده: 0
حجم:  7.7 کیلو بایت

موشک هوا به سطح فوق پیشرفتهء Popeye ساخت اسرائیل

این موشک هوا به سطح که در نمونه های مختلف ساخته شده است و از سیستم های هدایتی متنوع، مانند هدایت فروسرخ و تلویزیونی و ... بهره می برد، از جمله تسلیحات Stand-Off محسوب می شود، یعنی اینکه قبل از رسیدن هواپیما به محدودهء پوششی پدافند هوایی، شلیک می شود. این موشک به هواپیما امکان می دهد اهدافی را در فاصله حداکثر 110 کیلومتر مورد هدف قرار دهد و بدون نزدیک شدن به هدف که امکان شناسایی و مواجه شده با سیستم دفاعی هدف و در نهایت افزایش ریسک پذیری ماموریت باشد بتواند به اهداف خود حمله نماید.


برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  popeye2_hr.jpg
مشاهده: 1
حجم:  12.5 کیلو بایت

موشک Popeye در زیر بال جنگندهء F-15

منبع برداشت اطلاعات در مورد موشک Popeye
اطلاعات بیشتر در مورد Popeye بخش 1
اطلاعات بیشتر در مورد Popeye بخش 2
شرکت تادیران - الیسرا
دومین شرکت مهم خصوصی اسرائیل در بخش هوافضایی شرکت تادیران - الیسرا است که عمدتن در بخشهای الکترونیکی دفاعی فعالیت دارد. گروه الکترونیک الیسرا مجموعهای از سیستمهای الکترونیک جنگی را برای نیروهای نظامی تولید میکند که شامل سیستمهای اخطار رادار، سیستمهای ایجاد خطای فعال، سیستمهای خودمحافظ، سیستمهای شنود، و لینکهای ارتباطی پیچیده میشود. این شرکت بیش از 800 کارمند داشته که حدود دو سوم آنها مهندس هستند. گروه سیستمهای الکترونیکی تادیران، مجموعه بسیار وسیعی از تجهیزات نظامی نظیر سیستمهای تجسسی، سیستمهای شناسایی، جنگ الکترونیک و سیستمهای ارتباطی ویژه نیروی دریایی را طراحی و تولید میکند. این مجموعه که زیر نظر صنایع koor میباشد در سال 2000 فروشی بالغ بر 284 میلیون دلار داشته است.
علاوه بر البیت و تادیران – الیسرا، چندین شرکت کوچکتر خصوصی نیز در بخش هوافضایی فعال هستند که شامل شرکتهای زیر است:
شرکت هوایی سایکلون که کار به روزرسانی هلیکوپترها و تولید قطعات هواپیماها را انجام میدهند.
شرکت اردان که سازنده قطعات تانک از جمله تانک مرکاو است.
شرکت سیستمهای حفاظتی ماگال که تولیدکنندهء سنسورهای ایمنی و ابزار تشخیص مواد منفجره برای فرودگاهها و سایر اماکن عمومی است.

شرکت BVR تکنولوژی که تولیدکنندهء سیستمهای ایمنی هوایی جلوگیری از برخورد، تسلیحات آموزشی و انواع سیمولاتورهای آموزشی است.
معرفی تعدادی از هواپیماهای ساخت اسرائیل و فرآیند پیشرفت این کشور در زمینه ساخت هواپیما

آراوا 201 (Arava 201)
نیاز به جتهای آموزشی در نیروی هوایی اسرائیل در اواخر دهه 1950 عامل محرکی برای تولید Fouga-Magister شد. پس از این برنامه IAI با تجربهای که از انجام کار قبلی بدست آورده بود، تصمیم به طراحی و ساخت هواپیمای STOL آراوا گرفت. آراوا گامی در جهت تولید مجموعه هواپیماهای نظامی و غیرنظامی IAI به شمار میرود. تمامی هواپیماهای این مجموعه در دو رده نظامی سری 200 و غیرنظامی سری 100 قرار میگیرند. این هواپیماها در نقشهای مراقبت هوایی، جنگ و آتش،جمعآوری اطلاعات و . . . مورد استفاده بودهاند.

هواپیمای آراوا دارای ظاهری شاخص است. بدنه تخممرغی شکل این هواپیمای توربوپراپ در زیر بالهای بزرگی معلق بوده و دارای دم بومشکل است. موتورها روی بال قرار گرفتهاند و ناسل آنها تا دم عمودی امتداد یافته و به وسیله دم افقی به یکدیگر مرتبط میشوند. بال مستطیلی و strut based آراوا دارای ضریب منظری بالا و دایهدرال 1.5 درجه میباشد.

آراوا اولین هواپیمای مسافری بود که توسط اسرائیل طراحی و تولید شد. نخستین پیشنمونه این هواپیما در 27 نوامبر 1969 پرواز کرد. مدل غیرنظامی این هواپیما با موتورهای PT6A-27 پرتاندویتنی تجهیز شده و دارای 20 صندلی مسافری یا 12 تخت پزشکی است. مدل نظامی این هواپیما که دارای سیستم رانش قویتری است، قابلیت حمل 24 سرباز، یا 17 چترباز و یا 205 تن بار را دارد و در صورت لزوم میتواند با سلاحهای مختلفی تجهیز شود.
نشر
نشر اولین جنگنده ساخت اسرائیل است که راه را برای ساخت هواپیماهای دیگر نظیر کفیر و لاوی باز کرد. اسرائیل این هواپیما را برای استفاده موقت و تا زمان آماده شدن مدلهای پیشرفتهتر، ساخت. به همین دلیل با ورود جنگندههای پیشرفتهتر نشر نیز از صحنه کنار رفت. در واقع عمر این هواپیما تنها 10 سال بود.

کفیر C7 نیز مدل تک سرنشینه کفیر C2 است که در سال 1983 وارد سرویس گردید. قدرت موتور این هواپیما که از نوع J79-GEJ1E می‏باشد، با پسسوز 10000 پوند میباشد. کفیر C7 برای استفاده از تسلیحات مدرنتر به روزرسانی شده است. ماکزیمم وزن برخاست این هواپیما نیز به میزان 3395 پوند افزایش یافته است.
لاوی (Lavi)
پس از ساخت جنگندههای نشر (کپی میراژ 3) و کفیر (مونتاژ مجدد میراژ 5)، اسرائیل تجربه زیادی در زمینه ساخت و بروزرسانی هواپیماها خصوصا جنگندههای میراژ و F-4 بدست آورده بود. در اواسط دههء 1970، اسرائیل قراردادی را مبنی بر همکاری در ساخت F-16 با آمریکا به امضاء رسانید، اما به دلیل رقابت میان شرکتهای آمریکایی برای کسب این مقام، قرارداد مذکور لغو شد.

با توجه به تجارب حاصله اسرائیل تصمیم گرفت خود راسن اقدام به ساخت جنگنده مدرنی بنماید که دارای قابلیت حمله با استفاده از تجهیزات و سلاحهای پیشرفته باشد. این کار به IAI واگذار گردید و پروژهء تعریف شده «لاوی» (به معنای شیر) نام گرفت.

هواپیمای ساخته شده به تمامی اهداف تکنیکی و عملیاتی خود رسید و اولین پرواز خود را در دسامبر 1986 انجام داد. اسرائیلیها در نظر داشتند در بین سالهای 2003 - 1993 ، تعداد 300 فروند از این هواپیما را تولید کرده و جایگزین ناوگان کفیر و A-4 نمایند.

تخمین های اولیه نشان میداد توسعهء این هواپیما در حدود 3 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. 1.3 میلیارد دلار از 1.5 میلیارد دلار لازم در سالهای 1986 - 1980 توسط ایالات متحده تامین شد. به دلیل کمبود امکانات، اسرائیل برای ساخت موتور و بخشهایی مانند بالهای کامپوزیتی و کامپیوترهای کنترل پرواز، ساخت این اجزا به صورت مشترک به پیمانکاران اسرائیلی و تعدادی از شرکتهای آمریکایی واگذار شد.

از آنجایی که پیشرفت پروژه لاوی میتوانست منافع آمریکا را در صادرات جنگندههای F-16 و F-18 به خطر بیندازد و از طرفی هزینههای توسعه آن نیز در مراحل بعدی به شدت افزایش یافته بود، تحت فشار شدی آمریکا، این پروژه در سال 1987 به حالت تعلیق درآمد. اسرائیل نیز 450 میلیون دلار به عنوان غرامت بابت لغو قرارداد از آمریکا مطالبه کرد که با 400 میلیون دلار آن موافقت گردید و پروژه لاوی در آگوست 1987 کنسل اعلام شد.
منابع:
Israeli Weapons
Avia بخش 1
Avia بخش 2
Avia بخش 3
انجمن هوافضا برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  avia-851217-imi.jpg
مشاهده: 0
حجم:  12.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  avia-851217-missile-israel.jpg
مشاهده: 0
حجم:  9.5 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_2005155870754585425_rs.jpg
مشاهده: 0
حجم:  12.8 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_avia-851210-israel.jpg
مشاهده: 0
حجم:  22.2 کیلو بایت



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
میراژ III//قسمت دوم

میراژ III//قسمت دوم

مدل B ، C ، E و R/
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-0-5-3-1320350.jpg
مشاهده: 1
حجم:  7.6 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-1-6-1-1412161.jpg
مشاهده: 0
حجم:  9.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-3-6-7-1703763.jpg
مشاهده: 0
حجم:  5.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-4-2-2-1704224.jpg
مشاهده: 0
حجم:  7.5 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-6-2-1-1029126.jpg
مشاهده: 0
حجم:  7.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-6-2-8-0695826.jpg
مشاهده: 0
حجم:  6.8 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_136_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-0-8-6-1369680.jpg
مشاهده: 1
حجم:  7.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_143_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-3-0-5-1340503.jpg
مشاهده: 1
حجم:  8.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-0-1-4-0640410.jpg
مشاهده: 0
حجم:  6.6 کیلو بایت

اولین مدل تولید انبوه میراژ 3 مربوط به مدل C آن است که برای اولین بار در اکتبر 1960 پرواز کرد و شامل بهینه سازی های نسبت به مدل قبلی بود . تغییرات شامل افزایش نیم متری طول بدنه و بهبود سیستم ورودی موتور و اگزوزها بود . این هواپیما تک سرنشین بود و از موتور ATAR 09B بهره می برد .
تسلیحات مدل C شامل یک توپ دو قلوی 30 میلی متری با قابلیت شلیک مجدد بوسیله سوپاپ هوا ، 3 جایگاه نصب موشک بصورت دوتایی در بالها و دیگری در زیر شکم بود . تسلیحات هوا به هوای قابل نصب بروی میراژ 3 در واقع شامل 2 مدل بیشتر نمی شد . یکی موشک AIM-9 و دیگری MAGIC و MATRA . بعدها دو جایگاه دیگر در هر بال تعبیه شد .

اگرچه به نظر می رسید که راکت های نیرودهنده برای میراژ 3 بسیار مفید است . اما مشکلات مربوط به سوخت هواپیما باعث شد این راکت ها در این مدل نصب نشوند . همچنین اقداماتی برای بمب افکن شدن ارتفاع بالای این جنگنده انجام شد . اما در واقع دوران این نوع بمب افکن های کوچک به اتمام رسیده بود .
در کل 95 فروند میراژ 3 C برای نیروی هوایی فرانسه ساخته شد و آخرین مدل در سال 1988 با هواپیمای میراژ 2000 ، جایگزین شد .
مدل Bاین محصول در واقع هواپیمایی آموزشی بود که نیروی هوایی فرانسه برای آموزش هایی از قبیل سوختگیری و درگیری هوایی ، دستور طراحی و تولید آن را داد . برای ایجاد یک صندلی دیگر در پشت سر خلبان ، توپ هواپیما حذف شد . همچنین این مدل فاقد رادار و سیستم های رهگیری بود . از این مدل برای آموزش خلبانهای میراژ 5 نیز استفاده می شد . نیروی هوایی فرانسه 65 مدل از این هواپیما را به شرکت داسو سفارش داد .
شرکت داسو با توجه به نیازهای آموزشی ارتش فرانسه ، چهار مدل از نوع B ساخت که شامل میراژ 3 B-1 ، B-2 ، BE و BSV می شد .
مدل B-1 خاص آموزش سوختگیری هوایی و مدل B-2برای آموزش خلبانان جنگنده بمب افکن میراژ 5 بود . مدل BE با موتور و قابلیت های جدید و سیستم پرواز با سیم زمینه ساز طراحی مدل E شد . مدل BSVبرای سوار کردن سیستم های جنگ افزاری و ناوبری میراژ 2000 بروی میراژ 3 استفاده شد و در کل سه نمونه از آن تولید گشت .
مدل E میراژ 3 در آوریل 1961 به پرواز در آمد . در واقع تولید این هواپیما مبنی بر نیاز نیروی هوایی فرانسه به یک جنگنده ضربتی و چند نقشی ، عملی شد . از تغییرات عمده مدل E نسبت به B و C افزایش طول دماغه به اندازه 30 سانتی متر و حذف افسر رادار یا خلبان آموزنده در پشت سر خلبان و تغییر موتور بود . موتور جدید ATAR 09Cنام داشت . همچنین رادار این هواپیما تقویت و به نوع داپلر مجهز شد و دستگاه های خودکار و الکتریکی و سیستم هشداری RWR در این هواپیما قرار گرفت . در حالیکه هیچ مدلی از C بدینگونه ارتقا پیدا نکرده بودند . همچنین رادار زمینی با قابلیت گیرنده هشدار دهنده راداری در این هواپیما تعبیه شد .

این مدل برای صادرات به کشورهای خریدار در نظر گرفته شد . البته با کمی تغییرات در سیستم هواپیما روبرو بود . از جمله حذف آنتن از روی دم هواپیما . در کل 192 فروند از این مدل به نیروی هوایی فرانسه فروخته شد . کشورهای دیگر نیز جمعا 523 فروند از این هواپیما را خریدند . بعضی از این کشورها همانند رژیم صهیونیستی خواهان برخی تغییرات در این مدل شدند . برای نمونه نیروی هوایی اسرائیل از موتور SNECMA ATAR 09K-6در این مدل بهره برد . البته خود نیروی هوایی اسرائیل نیز طرح های متعددی بروی این هواپیما اجرا کرد .

مدل R این هواپیما نوع شناسایی آن بود . تغییراتی در دماغه برای قرار دادن دوربین ها ، صورت گرفت .
سیستم های مدل دوربین های بکار گرفته شده در مدل R از سری OMERA-5با قابلیت سازگاری با محیط بود . 50 فروند از این نمونه تولید شد که شامل 2 پیش نمونه بود . اما در 20 مدل بعدی بهبودهایی صورت گرفت . دوربین های پانورماتیک جلوبین در نوک هواپیما و سیستم های الکترونیکی و خودکار مدل E بر روی این مدل نصب شدند . همچنین رادار داپلر کوچکی در جلوی هواپیما قرار گرفت .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
میراژ III // قسمت اول

میراژ 3
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-5-1-3-1719315.jpg
مشاهده: 2
حجم:  4.9 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-6-0-3-1713306.jpg
مشاهده: 2
حجم:  5.9 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-6-7-9-1754976.jpg
مشاهده: 2
حجم:  13.5 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-8-8-7-1752788.jpg
مشاهده: 1
حجم:  9.5 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-9-6-4-1773469.jpg
مشاهده: 2
حجم:  8.5 کیلو بایت
جنگنده مافوق صوت میراژ 3 در اواخر دهه 1950 توسط شرکت داسو طراحی گردید . شرکت داسو موفق شد تعدادی از این جنگنده را به نیروی هوایی فرانسه و دیگر کشورها بفروشد . بطوریکه تولید این هواپیما بیش از یک دهه ادامه یافت . این جنگنده هنوز توسط نیروی هوایی برخی کشورهای کوچک نظیر کلمبیا و ونزوئلا در خط مقدم جبهه ها ، استفاده می شود .
تاریخچه ساخت
مطالعه برای ساختن جنگنده ای رهگیر در سال 1952 آغاز شد که در سال 1953 ویژگی های زیر از طرف دولت فرانسه برای جنگنده مطرح شد :
الف) پرواز در تمامی شرایط آب و هوایی

ب) صعود به ارتفاع 60 هزار پا در 6 دقیقه



ج) قابلیت رسیدن به سرعت 1.3 ماخ در سطح دریا


پاسخ شرکت داسو محدود شد به جنگنده ای مشابه MD.452که از بالهای دلتای قوس دار برخوردار بود و دو موتور آرمسترانگ MD30R هر یک با رانش 9.61 کیلو نیوتون در آن تعبیه شده و همچنین دم این هواپیما حذف شده بود .
امّا مشکلاتی بر سرراه این جنگنده بود . پیکربندی دلتا شکل آن ، محدودیت هایی برای جنگنده ایجاد می نمود . این پرنده ، تثبیت کافی آیرودینامیکی در طول پرواز نداشت و برای بلند شدن از زمین باید مسافتی طولانی طی می نمود و هنگام نشستن باید سرعت بالایی را اعمال می کرد . بنابراین شرکت داسو بال دلتایی وسیع تر با قابلیت آیرودینامیکی بهتری طراحی نمود که سوخت بیشتری نیز در خود حمل می کرد . همچنین طرح دماغه و ورودی موتورها از نو طراحی شد .

اولین پرواز این جنگنده بعد از طراحی مجدد در 25 ژوئن 1955 انجام شد . موتور قوی تر و بدون پس سوز ، با نیرودهنده های موشکی در اطراف موتور بجای نیرودهنده قبلی جایگزین شد و نام میراژ 1 برای این جنگنده منظور گردید . میراژ 1 در اواخر سال 1955 توانست به سرعت 1.3 ماخ بدون راکت و سرعت 1.6 ماخ با راکتهای نیرودهنده برسد .
با این حال ، جنگنده میراژ 1 تنها قابلیت رهگیری و حمل موشک های هوا به هوا را داشت . اما نیروی هوایی فرانسه مایل به سوار کردن بمب های قوی مثل MK82بر روی این جنگنده بود . بنابراین شرکت داسو این قابلیت را نیز به میراژ 1 های فرانسه اضافه نمود .

حدود یکسال بعد ، شرکا داسو تصمیم به ساخت جنگنده ای با نام میراژ 2
گرفت . موتورهای اولیه این هواپیما ، موتور TORBOMECA GABIZO با رانش 2426 پوند در نظر گرفته شد . اما این موتور رسیدن به پروازی سریع را برای هواپیما محدود کرده بود و در واقع در آزمایش های اولیه قبل از ارتقا ، حتی قابلیت تاکسی کردن مناسبی هم به این هواپیما نمی داد . علت هم آن بود که این هواپیما 30 درصد بزرگتر از میراژ 1 بود . در نتیجه موتور ساخت شرکت SNECMA از نوع ATAR با رانش 43.2کیلو نیوتون جایگزین موتور قبلی شد . این موتور مشتق شده از موتور BMW 003 آلمانی مورد استفاده در جنگ جهانی دوم بود . بعد از انجام آزمایشات ، مشکلات شناسایی شد و طراحی مجددی صورت گرفت .
این طراحی مجدد ، میراژ 3 نام گرفت . نمونه آزمایشی این هواپیما در 17 نوامبر 1956 پرواز کرد . فرق عمده این جنگنده با مدل قبلی در مخروطی بودن شکل دماغه و بهبود ورودی های موتور بود . استفاده از موتور موشکی SEPRدر سپتامبر 1957 سرعت این جنگنده را به 1.8 ماخ رساند که این موفقیت بزرگی برای فرانسه بود .


موفقیت در میراژ 3 منجر به سفارش 10 فروند از مدل S-1 آن شد . این مدل با مدل اولیه میراژ 3 تفاوت های زیادی داشت . مدل S-1 2 متر طولانی تر از میراژ 3 اولیه بود و بال های دلتا شکل آن 17.3 درصد افزایش مساحت پیدا کرد . موتور آن با موتور ATAR 09B با قدرت رانش 58.9 کیلو نیوتون تعویض گردید . همچنین رادار قوی تامسون CFS CYRANO IBISدر دماغه آن تعبیه و سیستم های ناوبری الکترونیکی برای اولین بار در فرانسه بروی این هواپیما سوار شد . زاویه حمله برای فرود کاهش پیدا کرد و قابلیت حمله در شب نیز به آن اضافه شد .
مدل A میراژ 3 در مه 1958 بوسیله موتور AVON ساخت رولز رویس با نیروی رانش 71.1 کیلونیوتون توانست به سرعت 2/2 ماخ دست پیدا کند .
مدل O این میراژ توسط داسو در سال 1961 ساخته شد ، اما بدلیل مشکلات زیاد از تولید انبوه آن صرف نظر شد .


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
F-84 تاندر جت

F-84 تاندر جت
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--www_militaryfactory_com-aircraft-imgs-republic-f84_2-600x468.jpg
مشاهده: 1
حجم:  58.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--www_militaryfactory_com-aircraft-imgs-republic-f84-600x444.jpg
مشاهده: 1
حجم:  36.9 کیلو بایت
هواپیمای Republic F-84 Tunderjet یک هواپیمای نظامی با موتورهای جت توربینی بود که در زمره هواپیماهای بمب افکن قرار میگرفت . نیروی هوایی ایالات متحده با هدف بروز رسانی جنگنده های خود ، پیشنهاد ساخت جنگنده با قابلیت های ویژه ای را به شرکت های آمریکایی ارائه داد . F-84 اولین پرواز آزمایشی خود را در سال 1946 به انجام رساند . هر چند این جنگنده در مدل های اولیه نقص موتور و ساختاری داشت ، امّا نیروی هوایی مسرّ به در خدمت گرفتن این جنگنده بود . بنابراین با صرف هزینه و وقت از لغو این پروژه جلوگیری نمود .



هواپیمای مذکور تحت همه شرایط سخت پیشرو در سال 1949 بطور کامل عملیاتی شد . حتّی در سالهای بعد مدل های جدیدی از این نوع طراحی گشتند که شامل F-84F ، F-84G و RF084F ( مدل شناسایی اپتیکی / رادیویی ) می شد .
جنگ بین دو کره در سال 1948 اولین تجربه جنگی این جنگنده را به ارمغان آورد . 86408 سورتی پرواز و نابود کردن بیش از 60% اهداف زمینی از جمله عجایبی بود که فقط این جنگنده خلق کرده بود . محبوبیّت این جنگنده سبب که بیش از نیمی از 7542 فروندی که از این جنگنده ساخته شد ، در اختیار کشورهای پیمان آتلانتیک شمالی ( NATO ) قرار بگیرد .
گروه نمایش های هوایی نیروی هوایی ایالات متحده ( ThunderBirds ) از سال 1948 تا 1957 از این جنگنده برای نمایش هوایی استفاده می کرد .
F-84 اولین هواگرد نظامی بود که قابلیت سوختگیری هوایی داشت . همچنین اولین جنگنده جت سبک حامل سلاح هسته ای بود . همچنین در چندین پروژه غیر عادی نیروی هوایی آمریکا تحت عنوان FICON نیز شرکت کرد . هدف از این پروژه در واقع بمباران های اتمی استراتژیک بود که هواپیماهایی نظیر F-84 از ابتدا بروی بمب افکن های سنگینی چون B-17 و GRB-36 نصب می شد و پس از انجام بمباران به ایستگاه مادر می آمد و بروی آن نصب می شد که البته این طرح در همان اوایل مورد اقبال و توجّه قرار نگرفت . همچنین در یک پروژه جالب دیگر ، F-84 مجهز به یک موتور توربوپراپ می شد که این مدل XF-84F ThunderScreech نامیده شد .
نام گذاری این جنگنده تا حدودی گیج کننده است . بنابراین لازم است که با انواع این مدل ها آشنا شوید . مدل های این جنگنده در لیست زیر آمده است ( صرف نظر از مدل های معروف ) :
الف ) F-84A/E ThunderJet : اولین مدلهای این جنگنده .
ب ) RF-84 F ThunderFlash : مدل شناسایی اپتیکی و رادیویی .
پ ) XF-84H ThunderScreech : این مدل با یک عدد موتور توربوپراپ Alison T40 قدرت می گرفت .
ت ) F084F ThunderJet : اولین مدل عملیاتی از این جنگنده که با مدل های A و E در شکل و طرّاحی بال و بهبود موتور ، تفاوت داشت . تأخیر در تحویل مدل F سبب گشت که مدل G طراحی شود .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
میراژ III//قسمت سوم و پایانی

میراژ III
صادرات و سفارشات


صادرات
بزرگترین مشتریان میراژ 3 از مدل CZ رژیم صهیونیستی و آفریقای جنوبی بود . برخی از مشتریان خواهان تغییراتی در مدل هایB ، C و E بودند . برای مثال مدل DBR برای برزیل ، DA برای آرژانتین ، BJ برای اسرائیل ، DL برای لبنان ،DP برای پاکستان ، D-2Z برای آفریقای جنوبی ، EV برای ونزوئلا و DE برای اسپانیا طراحی گشت .


پس از موفقیت های برجسته میراژ 3 برای اسرائیل در برابر میگ های 17 و 19 سوری در جنگ 6 روزه در ژوئن 1967 ، شهرت میراژ 3 افزایش یافت و به کابوسی برای نیروی هوایی کشورهای مصر ، اردن و سوریه تبدیل شد . برتری هوایی و قیمت ارزان آن ، اصلی ترین عوامل در فروش مناسب این جنگنده بودند .
تعداد قابل توجهی از مدل Eبرای صادرات در نظر گرفته شد . این جنگند ها با نام های متفاوت و تغییر اندک در برخی تجهیزات در اختیار کشورهایی نظیر پاکستان ، لبنان ، آرژانتین ، برزیل ، اسپانیا و ونزوئلا قرار گرفت . این روند باعث افزایش بودجه و درآمد تولید کنندگان داسو شد . شرکت داسو خود را موظف به اجرای نیازهای نیروهای هوایی در تغییرات در این هواپیما ، می دانست . برای مثال به درخواست نیروی هوایی پاکستان مدل 5PA3 با قابلیت شلیک موشک های ضد کشتی تولید گشت . همچنین رادار تامسون بجای رادار قبلی جایگزین شد .
مدل B این محصول که دو سرنشین داشت با تغییراتی کوچک در اختیار برخی مشتریان قرار گرفت . همچنین مازاد نیروی هوایی فرانسه به برزیل فروخته شد .کشورهای خریدار مدل B شامل امیرنشین ابوظبی ، آرژانتین ، برزیل ، لیبی ، گابون ، مصر ، کلمبیا ، شیلی ، پاکستان ، پرو ، زئیر و ونزوئلا می شد . از بین کشورها ، ابوظبی ، لیبی ، زئیر و گابون خواستار ارتقای آن به مدلE شدند . زیرا برای آنان ارزانتر تمام می شد .
مدل R این محصول باتغییراتی اندک تحت نام RP در اختیار پاکستان و تحت نام RZ برای آفریقای جنوبی قرار گرفت . همچنین شرکت داسو با تغییر در موتور و جایگزین کردن آن با موتور ATAR 09K-50 ، این محصول را که R-2Z نام گرفت به کشورهایی نظیر امیر نشین ابوظبی ، بلژیک ، کلمبیا ، مصر ، پاکستان ، لیبی و آفریقای جنوبی فروخت . این مدل شامل دوربین های پیشرفته VINTEN انگلیسی می شد . بلژیک بطور مستقل تغییراتی در این هواپیما اعمال کرد و امتیاز مونتاژ آن را نیز دریافت نمود .




مجوّز تولید



مونتاژ و در نهایت تولید میراژ 3 انحصاراً در اختیار کشورهای استرالیا ، بلژیک و سوییس قرار گرفت .

استرالیا

در حالیکه نیروی هوایی استرالیا در استفاده از موتورهای رولز رویس AVON ضرر زیادی دیده بود ، درخواست مونتاژ مدل E این محصول را به شرکت داسو ارائه کرد . بنابراین کارخانه مونتاژ مدل E در ملبورن توسط شرکت GAF افتتاح شد . همچنین از آن پس به بعد موتور SNECMA ATAR نیز در ملبورن تولید می شد . مدل E ساخت استرالیا ، O و سپس D نام گرفت و شامل تغییراتی در سیستم های الکتریکی و ناوبری آن می شد و افسر رادار در پشت خلبان قرار گرفت . اولین پرواز این مدل در سال 1963 اتفاق افتاد و تا زمان بازنشستگی استانداردسازی های بروی آن انجام شد .
این هواپیما سرانجام در سال 1988 از خدمت در نیروی هوایی استرالیا بازنشسته شد و نیروی هوایی پاکستان آنها را خرید .
سوییس/
در سال 1961 سوییس مدل C این محصول را از شرکت داسو خریداری کرد . این هواپیما توسط نیروی هوایی سوییس توسعه های زیادی پیدا کرد . دولت سوییس ساخت این مدل را به شرک F+Wدر شهر اِمِن ( امروزه RUAG ) واگذار کرد . این مدل که ساخت سوییس بود ، S نامیده شد و شامل ارتقاهایی در زمینه های بدنه ، بال و ارابه های فرود می شد . زیرا مدل C این محصول قادر به انجام مانورهای سریع در کشور کوهستانی سوییس نمی شد . در موردی حتی دولت سوییس مجبور شد کوهی را از جلوی باند پروازی یکی از پایگاه ها ، بردارد . زیرا موتور و سیستم آیرودینامیکی این جنگنده قادر به رساندن سریع آن به ارتفاع مناسب نبود و سریعا دچار واماندگی می شد . برای ثبات بیشتر پروازی بالک های غیر متحرکی در طرفین هواپیما ، نصب شد . همچنین فعالیت های در زمینه تقویت موتور برای بلند شدن سریع تر از باند ، صورت گرفت و سیستم CHAFF و FLARE بروی هواپیما نصب شد . رادار تامسون با رادار TARAN-18 ساخت شرکت هیوز آمریکا جایگزین شد که استفاده از موشک AIM-4 را برای میراژ مقدر می نمود . در طی جنگ سرد و تمایل سوییس به داشتن بمب هسته ای ، برنامه هایی برای ایجاد قابلیت حمل سلاح هسته ای توسط میراژ 3 S ، انجام شد . اما با هشدار فرانسه و انصراف سوییس ، این برنامه لغو گردید .
همچنین در برخی مدل ها ، مخزن عقبی هواپیما برداشته شد و راکت های نیرودهنده مدل SEPR بروی آن ها نصب شد . بطوریکه رسیدن به ارتفاع 20000 متری را برای میراژ ، آسان می نمود . اما این موتورها بسیار خطرناک و سمّی بودند . بنابراین توسعه نیافتند و همان مدل ها نیز به حالت قبل بازگشتند . اما چندی بعد دوباره این مخازن بصورت نیمه حذف شدند و غلاف شناسایی با دو دوربین در زیر آن قرار گرفت و این هواپیماها RSنامیده شدند .
در سال 1990 بهینه سازی هایی روی مدلS این هواپیماها انجام شد . از جمله اضافه کردن بالک هایی در ورودی های موتور برای افزایش زاویه حمله . امّا بالاخره در سال 1999 از خدمت بازنشسته شدند . مدل RS این جنگنده تا سال 2003 در خدمت باقی ماند . در کل 36 فروند از این مدل توسط سوییس ساخته شد .



مشتق ها


نشر(NESHER) و کفیر(KFIR)

مدل بعدی که مشتق شده از مدل میراژ 3 بود ، میراژ 5 نام گرفت . میراژ 5 که در 19 مه 1967 اولین پرواز خود را انجام داد ، نسبت به میراژ 3 ، 2 متر طولانی تر بود . سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) این طرح را به سرقت برد و اسرائیل هواپیمای Nesher را از روی این طرح ساخت . همچنین مدل بهبود یافته آن یعنی Kfir از روی همین نقشه ها طراحی گشت .

میلان(بادبادک)

د


الف) مدل K برای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا که به موتور توربوجت اسپای مجهز می شد .


ب) مدل M برای نیروی دریایی فرانسه که موتوری تقویت شده داشت . همچنین قلاب برای نشستن روی ناو در پشت آن تعبیه می شد .


ج) مدل W که قرار بود از مواد ترکیبی با وزن کم با همراهی شرکت بویینگ ساخته شود . اما با مطرح شدن جنگنده اف 5 و طراحی آن توسط شرکت نورثروپ ، این مدل به ورطه فراموشی سپرده شد .



میراژ 3 V



ساخت مدل V این جنگنده توسط ناتو مطرح شد . به دستور ناتو این جنگنده می بایست قابلیت عمود پروازی را داشته باشد . اما با روی کار آمدن جنگنده هریر ، این مدل توسعه نیافت . در کل دو نمونه آزمایشی تولید شد که از 8 موتور برای بلندشدن بصورت عمودی بهره می برد .
در این لینک فیلم مربوط به پروازهای اولیه این جنگنده دیده می شود : http://www.patricksaviation.com/videos/Me262/2257/

میراژ 3 ROSE

این مدل در قالب طرح بهبود میراژ های 3 نیروی هوایی پاکستان درسال 1990 تا 1994 تولید شد . نمایشگر پیشرفته HUD همراه با سیستم های پروازی و دفاعی الکترونیکی ، کاکپیت جدید ، استفاده از RWR و MFD و رادار داپلر چند حالته از ویژگی های این مدل بود . این بهبود ها در 3 فاز توسط استرالیا انجام شد . در کل 34 فروند به این استاندارد رسیدند و گمان می رود تا اواخر سال 2010 در خدمت باشند .

کشورهای استفاده کننده از میراژ 3

کشورهایی که این جنگنده را به نوعی به خدمت گرفته اند عبارتند از :


امیر نشین ابوظبی (نامعلوم) ،

آرژانتین(در خدمت) ،

استرالیا (باز نشسته شده در سال 1988 ، 50 فروند به پاکستان فروخته شد . ) ،

بلژیک ،

برزیل (سال بازنشستگی : 2005) ،

شیلی (بازنشسته) ،

کلمبیا (در خدمت) ،

مصر(بازنشسته) ،

فرانسه (بازنشسته) ،

گابون (بصورت محدود در خدمت) ،

رژیم صهیونیستی (بازنشسته) ،

لبنان (همگی در سال 2000 به پاکستان فروخته شد) ،

لیبی (در خدمت) ،

پاکستان (در خدمت) ،

پرو (بازنشسته) ،

آفریقای جنوبی (در خدمت) ،

اسپانیا (بازنشسته شده در سال 1991 ، همگی به پاکستان فروخته شد.) ،

سوییس (بازنشسته) ،

ونزوئلا (در خدمت) و

زئیر (در خدمت).

ر سال 1968 ، داسو با همکاری سوییس کار را بر روی بروزرسانی میراژ 3 را آغاز کردند و حاصل جنگنده ای با نام میلان(به معنی بادبادک ) شد . عمده تغییرات این جنگنده در طراحی و ایجاد بالک هایی در بالای ورودی موتور بود . این بالک ها برای بهتر برخاستن و نشستن با کنترل منطقی سرعت و افزایش زاویه حمله ، طراحی شد . نوع دیگری از مدل با بالک های بزرگتر ، ASTRIX ( شخصیت محبوب کارتونی فرانسه ) نام گرفت و قابلیت حرکت به این بالک ها اضافه شد .
مدل های شناسایی میراژ 3 ، یعنی مدل R نیز مشمول این تغییرات شد و در مه 1970 به پرواز درآمد . موتور SNECMA ATAR 09K با رانش 6/70 کیلو نیوتون ، بعنوان نیرودهنده انتخاب شد . همچنین دستگاههای الکتریکی خودکار آمریکایی بروی آن ها نصب شد و لیزری قوی در جلوی هواپیما برای عکس برداری سه بعدی تعبیه گشت . این مدل ، مدل S MILAN نامیده شد .
البته مشکلاتی در این مدلها وحود داشت . برای مثال موتور بسیار پر مصرف و دید خلبان بسیار کم بود . بنابراین توسعه میلان بروی همه میراژها در سال 1972 لغو شد . اما نیروی هوایی فرانسه و سوییس هنوز اهدافی مشابه رو دنبال می کردند .

میراژ 3 NG

تغییر در مدل میراژ 3 و تولید نمونه های موفق کفیر و نشر سبب ترغیب داسو در توسعه این جنگنده شد . موتور این جنگنده بهبود زیادی پیدا کرد و تقویت شد . این مدل توسعه یافته NG نامیده شد و کاناردهایی به آن برای افزایش مانور و ثبات بیشتر ، اضافه گردید .
این مدل نسبت به مدلهای قبلی بسیار پیشرفته تر بود و آیرودینامیک عالی این مدل در واقع سبب ترغیب شرکت داسو به استفاده از کانارد در مدل های بعدی خود شد . میراژ 2000 بر مبنای آیرودینامیکی این جنگنده ساخته شد و توسعه یافت .
در این مدل از دستگاه های الکتریکی خودکار ، سیستم های هدایتی در پرواز ارتفاع پایین ، رادار با قابلیت های گوناگون و لیزر پیشرفته ، استفاده شد . این مدل در واقع نوعی اثباتگر تکنولوژی بود . زیرا علوم به روز هوانوردی و مطالعات گازی جو در ساخت این مدل تأثیر بسزایی داشتند .
پس از سال 1989 ، نیروی هوایی برزیل خواستار مجهز شدن مدل E خود به سیستم های مدرن مدل NGشد و شرکت داسو این تغییرات را در چند نمونه مدل E میراژ 3 نیروی هوایی برزیل اعمال کرد و نام EX را برای این جنگنده توسعه یافته انتخاب نمود . از جمله این تغییرات اضافه کردن قابلیت سوختگیری هوایی به این جنگنده بود . اما از این نمونه فقط یک فروند تولید شد .

در کل 1422 فروند از مدل های گوناگون میراژ 3 به علاوه میراژ 5 و 50 توسط شرکت داسو ساخته شد .
البته چندین مدل پیشنهاد شد ؛ ولی هرگز به مرحله ساخت نرسید . از جمله :


مشخصات مدل محبوب E


خدمه : 1 نفر
طول : 15 متر
فاصله دو سر بال : 8.22 متر
ارتفاع : 4.5 متر
مساحت بال : 34.85 متر مربع
وزن خالی : 7.050 کیلوگرم
بیشینه وزن برای برخاست : 13.500 کیلوگرم
نیرودهنده : یک عدد موتور توربوجت SNECMA ATAR 09 C
قابلیت ها در مدل E /
بیشینه سرعت : 2.2 ماخ
برد : 2400 کیلومتر
بیشینه ارتفاع برای پرواز : 17 هزار متر (56 هزار فوت)
بیشینه آهنگ صعود : 83.3 متر بر ثانیه
بیشینه حمل سلاح یا مخزن سوخت در هریک از بالها : 385 کیلوگرم بر متر مربع

تسلیحات قابل استفاده در مدل E

توپ : 2 عدد 30 میلی متری DEFA-552
راکت : 2 عدد مدل MATRA JL-100 یا 19 عدد مدلSNEB
موشک : 2 تیر موشک AIM-9 یا MAGIC به علاوه یک تیر ماتراR-530 و دو تیر AM-39 اگزوست (موشک هوا به دریا)
بمب : در کل 4 هزار کیلوگرم بمب توسط این جنگنده از انواع مختلف آن حمل می شود . ارتش فرانسه در سال 1991 بمب اتمی AN-52 را روی میراژ 3 ای نصب کرد .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
ميگ-35 (MiG-35)

ميگ-35

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  610xkn4.jpg
مشاهده: 1
حجم:  45.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_800_600_0_0_stories_mig29cockpit9ki.jpg
مشاهده: 2
حجم:  51.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  mig-35.jpg
مشاهده: 2
حجم:  62.4 کیلو بایت


جنگندهي ميگ-29، يکي از پرفروشترين جنگندههاي جهان بوده که تاکنون سود زيادي را نصيب سازندگان آن کرده است، شرکت ميگويان پس از عدم موفقيت در جلب نظر مسئولان روسيه در زمينهي طرحهاي خود براي جنگندهي نسل پنجم، به توسعه و بهسازي جنگندهي ميگ-29 روي آورد که حاصل آن جنگندهي فوق پيشرفتهي ميگ-35 شده است. جنگنده ميگ-35 جنگندهاي است از نسل 4++ که در ادامهي طرحهايي مانند ميگ-29 كي (MiG-29K)، ميگ-29 كييوبي (MiG-29KUB)، ميگ-29 ام (MiG-29M) و ميگ-29 ام2 (MiG-29M2) طراحي شد و اساس طراحي آن بر افزايش کارايي، توانايي عملياتي و جامعيت تواناييهاي جنگنده بوده است، به طوري که يک جنگنده چند منظوره از آن ساخته است. جنگنده ميگ-35 در دو گونهي اوليه توليد شده است: گونهي A كه تک سرنشينه و گونه D كه دوسرنشينه است. لازم به ذکر است که گونهي دو سرنشينهي اين جنگنده تنها يک گونهي آموزشي نميباشد، بلکه اساس توسعهي گونهي دو سرنشينه، ايجاد جنگندهاي مانند سوخوي 30 Su-بوده است تا با تقسيم کار ميان خلبان و افسر تسليحات فشار کار بر روي دو نفر تقسيم شود و عملياتها نيز با ضريب اطمينان و دقت بالاتري انجام شوند. در مجموع ميتوان ويژگيهاي ميگ-35 را به شرح زير بيان کرد:

- وجود سامانههاي اطلاعاتي و هدفگيري نسل پنجم در اويونيک (الكترونيك پرواز) اين جنگنده

- توانايي بهکارگيري تسليحات پيشرفتهي روسي و خارجي

- بقاپذيري بالا در ميدان نبرد بواسطه سامانههاي دفاعي يکپارچهي بهکار رفته در اين جنگنده



پيشرفتهترين سامانههاي اويونيکي در کنار تسليحات پيشرفته به جنگندهي ميگ-35 اجازه ميدهند تا مأموريتهاي مختلف زير را به انجام برساند:

- برتري هوايي عليه جنگندههاي نسل چهار و پنج

- انجام عمليات هوابهسطح بدون وارد شدن به محدودهي دفاعي دشمن در روز و شب، و در تمام شرايط آب و هوايي

- انجام عمليات شناسايي به کمک تجهيزات الکترو-اُپتيکال و راديو-تکنيکال

- انجام کنترل هوايي عليه گروه جنگندههاي دشمن و انجام عملياتگروهي


تغييرهاي ايجاد شده در ساختار ميگ-35 بر اساس موفقيتهاي بدست آمده در طرحهاي ميگ-29 كي (MiG-29K)، ميگ-29 كييوبي (MiG-29KUB)، ميگ-29 ام (MiG-29M) و ميگ-29 ام2 (MiG-29M2) ميباشد که شامل موارد زير است:

- افزايش توانايي حمل تسليحات در 9 جايگاه حمل سلاح

- افزايش حمل سوخت، توانايي سوختگيري هوايي و امکان سوخترساني هوايي به جنگنده هم گروه (عملکرد بعنوان يک تانکر کوچک)

- بدنه و سامانههاي اصلي ساخته شده از مواد ضد خوردگي که امکان استفاده از اين جنگنده را برروي ناو و استفاده در مناطق گرم و مرطوب فراهم ميآورد.

- کاهش چشمگير بازتابش راداري

- سامانهي پرواز با سيم (Fly-By-Wire) با کنترل چهارگانه




در حين طراحي ميگ-35 بيشترين توجه به افزايش تواناييهاي عملياتي آن بوده است، كه شامل اين موارد است:

- اعتمادپذيري هواپيما، پيشرانهها و اويونيک (الكترونيك پرواز) بطور چشمگيري افزايش يافته است

- زمان دورههاي بين اورهال جنگنده افزايش يافته است

- هزينهي پرواز اين جنگنده دو و نيم برابر کمتر از ميگ-29 است

- امكان نگهداري حين فعاليت عملياتي براي ميگ-35 پيشبيني شده است


مجموعه اي از رهيافتهاي فني و فناورانه نظير سامانهي توليد اکسيژن حين پرواز نيز به جهت افزايش آزادي عملياتي در طراحي ميگ-35 منظور شدهاند. پيشران جنگنده شامل دو پيشران RD-33MK با نيروي توليدي بيشتر نسبت به نمونههاي قبلي است که نسبت به نوع اصلي موتورهاي RD-33 دود به مراتب کمتري توليد مي کند. همچنين سامانهي کنترل الکترونيکي پيشرانها نيز به افزايش اعتمادپذيري و عمر خدمتي پيشرانها کمک ميکند. علاوه بر اين، در صورت تقاضاي مشتري امکان استفاده از پيشرانهاي RD-33MK مجهز به سامانهي تغيير بردار رانش نيز وجود دارد که برتري مطلق جنگنده در نبردهاي هوايي نزديک (داگفايت) را تضمين مينمايد. اين پيشرانها پيشتر برروي جنگندهي آزمايشي MiG-29M OVT نيز با موفقيت آزمايش شدهاند.

ميگ-35 مجهز به مجموعهي اويونيکي (الكترونيك پروازي) نويني است که تماماً بر اساس فناوريهاي جديد به وجود آمده است، رادار چندکارهي آرايهاي بکار رفته در جنگندهي ميگ-35 بواسطهي عوامل زير بر نمونههاي مشابه خود برتري مييابد:

- افزايش برد فرکانسهاي عملياتي

- افزايش تعداد اهداف قابل کشف، رديابي و حمله

- افزايش برد کشف

- فزايش وضوح در حين نقشهبرداري سطحي

- بقاءپذيري بالا و مقاومت در برابر اقدامات الکترونيک دشمن



سامانهي IRST جديد ميگ-35 مرکب از تجهيزات هدفگيري فروسرخ، تلوزيوني و ليزري است که به کمک فناوريهاي فضايي توسعه يافته است، به گونهاي که اين سامانهها پيش از اين در صنعت هوانوردي بهکار نرفتهاند. ويژگي جديد اين سامانه توانايي کشف، رديابي و قفل روي اهداف از فواصل بسيار دور در تمامي ساعات شبانه روز است و ميتوان از آنها براي مسافتيابي، نشانه گذاري و ... نيز بر عليه اهداف سطحي و هوايي استفاده کرد. علاوه بر يان كه سامانهي IRST جديد به همراه سامانهي جديد نشانهروي کلاه خلبان بر روي ميگ-35 نصب شده است، امکان نصب غلاف هدفگيري ويژهاي با تواناييهاي به مراتب بيشتر بر روي جنگنده وجود دارد.

ميگ-35 به يک مجموعهي دفاعي نيز مجهز ميباشد که شامل موارد زير است:

- سامانهي شناسايي راديو الکتريک و سامانهي اقدامات متقابل الکترونيک

- سامانهي جديد کشف حمله موشکي و تابش ليزري

- پخش کنندهي چف/فلير به منظور فريب موشکهاي هوابههوا


علاوه بر تسليحات ارائه شده بر روي جنگندههاي ميگ-29 كي (MiG-29K)، ميگ-29 كييوبي (MiG-29KUB)، ميگ-29 ام (MiG-29M) و ميگ-29 ام2 (MiG-29M2) كه در ميگ-35 وجود دارد، مجموعهي تسليحات جديدي ارائه شده است که تا كنون براي صدور به هيچ کشوري ارائه نشده است. اين تجهيزات جديد و دوربرد به ميگ-35 اجازه انجام حمله عليه دشمن بدون ورود به محدودهي دفاعي او را ميدهند. معماري باز اويونيک (الكترونيك پرواز) ميگ-35 امکان نصب تجهيزات و تسليحات جديد روسي و خارجي را بنا به خواست مشتري فراهم ميكند. هر دو گونهي ميگ-35 آ (MiG-35A) و ميگ-35 دي (MiG-35D ) داراي ساختار يکسان بوده و از لحاظ تجهيزات موجود يکساناند. به همراه ميگ-35 مجموعهي کامل آموزشي نظير شبيهسازهاي رايانهاي پرواز و شبيهسازهاي انجام عمليات ارائه شدهاند. روسيه سعي در صادرات اين هواپيما به خارج دارد و خاورميانه از مهمترين بازارهاي اين هواپيما است. روسيه در حال مذاكره براي فروش اين هواپيما به كشورهاي سوريه، ليبي، ايران، الجزاير، سودان، هند، مالزي، برزيل، پرو و چند كشور ديگر است. در نهايت بايد گفت شرکت ميگويان آماده است تا با شرکتهاي مختلف به اجراي برنامههاي مشترک توسعه و بهسازي گونههاي اوليهي ميگ-35 نيز بپردازد.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
سوخوي 47 (Su-47)

سوخوي 47


برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_2222.jpg
مشاهده: 1
حجم:  4.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_2072540420027756900hevsiw_ph.jpg
مشاهده: 0
حجم:  4.2 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_su-47_1.jpg
مشاهده: 0
حجم:  3.0 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_su47bodega1eq8.jpg
مشاهده: 2
حجم:  3.6 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_su-4720berkut20flying20with20su-35ub.jpg
مشاهده: 1
حجم:  6.8 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_sukhoi-su-47-berkut-aguila-dorada-vista-desde-la-panza.jpg
مشاهده: 0
حجم:  4.6 کیلو بایت


سوخوي اس يو 47 بركوت، با نام روسي Cy-47 Беркут (بركوت به معني عقاب طلايي) كه در ابتداي طراحي، با نام‏هاي S-32 و S-37 نيز شناخته مي‏‎شد، يك جنگندهي فراصوت آزمايشي، طراحي شده توسط شركت هواپيماسازي سوخوي مي‏باشد. ويژگي ظاهري و چشم‏گير اين هواپيما، بالهاي رو به جلوي آن مي‏باشند كه اين جنگنده را بسيار به جنگندهي آزمايشي- مفهومي آمريكايي X-29 Firkin ساخت شركت گرومن، شبيه مي‏نمايد. تنها نمونهي هواپيماي سوخوي47 توليد شده، به عنوان اثباتگر فناوريهاي پيشرفته انجام وظيفه مي‏نمايد و ساخت دومين نمونهي آزمايشي اين هواپيما نيز كنار گذاشته شده است.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_x-29_2.jpg
مشاهده: 2
حجم:  6.3 کیلو بایت

جنگندهي آزمايشي- مفهومي آمريكايي X-29 Firkin ساخت شركت گرومن

تاريخچه
طرح اوليهي سوخوي47 (Su-47)، ابتدا به نام S-37 شناخته مي‏شد و شركت سوخوي، مدتي بعد و در سال 2002، هواپيماي آزمايشگر فناوريهاي پيشرفته‏اش را به Su-47 نام‏گذاري مجدد نمود؛ ضمن اين كه با نام مستعار بركوت (Berkut) به معني عقاب طلايي نيز شناخته مي‏شود. سوخوي47 (Su-47) در اصل به عنوان بستري جهت انجام آزمايشهاي مهم روسها در زمينهي مواد كامپوزيت و سامانههاي پيچيدهي ديجيتال كنترل پرواز (FBW) ساخته شد. سوخوي47 با بهره‏گيري از بالهاي پيشگرا (رو به جلو)، توانمندي انجام مانورهاي بسيار عالي را دارد و قادر است در زاويه‏‎هاي حمله‏اي به اندازهي 45 و بيشتر نيز اقدام به عمليات نمايد.

مؤسسهي مطالعات هوايي تساگي (TsAGI) مدتها بود كه از مزيت‏هاي فراوان بالهاي پيشگرا (رو به جلو) اطلاع يافته بود. عمدهي اين دانش به واسطهي به غنيمت گرفته شدن يك فروند بمب‏افكن جت يونكرس287 ساخت آلمان نازي بدست آمده بود.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_ju287.jpg
مشاهده: 1
حجم:  5.0 کیلو بایت

بمب‏افكن جت يونكرس287 ساخت آلمان نازي


بالهاي پيشگرا، نسبت به اغلب طرحهاي بال سنتي، باعث كسب بيشترين ميزان نيروي كشش شده، لحظات خميدگي بالها را كم كرده و زمان وقوع واماندگي (استال) را به تأخير مي‏اندازند. در زاويه‏هاي حملهي بالا، نوك بالها در وضعيت غير واماندگي باقي مي‏مانند و بدين جهت هواپيما قادر مي‎‏شود كنترل خود را با استفاده از سطوح متحرك حفظ نمايد. بدبختانه بالهاي پيشگرا، نيروي زيادي را در جهت از هم گسيختن (واگرايي) بالهايي كه از مواد معمولي ساخته شده‏اند توليد مي‏كنند. مواد كامپوزيت كه به تازگي در ساخت پيكرهي هواپيما رواج يافتهاند، امكان طراحي هواپيماهايي با بالهاي پيشگرا (رو به جلو) را ميسر مي‏‎سازد.


سوخوي47 (Su-47) به مانند همتاي آمريكايي خود، يعني ايكس-29 (X-29) شركت گرومن، يك طرح مفهومي اثباتگر فناوري مي‏باشد و قرار است به عنوان بستري جهت پايه‏گذاري نسل آيندهي جنگنده‏هاي روسي به كار گرفته شود. چنين هواپيمايي نه تنها بايد همانند اف-22 (F-22) پيشرفته باشد، بلكه بايد به عنوان بستري جهت استفاده از فناوري‏هاي نوين در جنگنده‏اي چون ميگ 1.44 باشد. در چنين شرايطي، شركت سوخوي اكنون تلاش دارد تا سوخوي47 (Su-47) را به نيروي هوايي روسيه و ساير مشتريان خارجي به صورت جنگنده‏اي مطابق نيازشان، بفروشد.


طراحي

سوخوي47 (Su-47) از نظر اندازه‎، بسيار به طرح جنگنده‏هاي بزرگ ساخت شركت سوخوي نظير سوخوي35 (Su-35) شباهت دارد. به منظور كاهش هزينه‏هاي طراحي، بخش پيشين پيكره، دم و ارابه‏ي فرود سوخوي47، از جنگنده‏هاي خانوادهي سوخوي27 (Su-27) برگرفته شدهاند. با اين حال، در طراحي اين هواپيما، به خصلت پنهانكاري (رادار گريزي) توجه شده است. براي رسيدن به اين هدف، از مواد جذب كنندهي تابش رادار، محفظهي دروني نصب جنگ‏افزار و فضايي جداگانه، ويژهي نصب يك رادار پيشرفته استفاده شده است. با وجود آن كه طرح هواپيماي آمريكايي ايكس-29 (X-29)، در دههي 1980 يك جنگندهي مفهومي و تحقيقاتي به شمار مي‏رفت، سوخوي47 (Su-47) با اندازه‏اي برابر دو برابر ايكس-29 (X-29)، در قياس با رقيب آمريكايي خود، بسيار به يك جنگندهي رزمي و عملياتي شباهت پيدا مي‎كند.

به منظور رفع مشكل پيچش بال پيشگرا حول محور افقي، در ساخت بالهاي سوخوي47 به طور گسترده و با دقت فراوان از مواد كامپوزيت استفاده شده است تا در مانورهاي سنگين يا پرواز در زاويه‎‏هاي بالا، ساختمان بال به هنگام پيچش، مقاومت كافي از خود نشان دهد و الگوي آيروديناميكي خود را حفظ نمايد. با توجه به مساحت زياد بالها در سوخوي47 (Su-47)، در اين هواپيما مي‏توان از بالها تاشو استفاده نمود تا هواپيما درون آشيانه‏هاي نيروي هوايي روسيه جاي گيرد. سوخوي47 (Su-47) به مانند هواپيماي پيشين شركت سوخوي، يعني سوخوي37 (Su-37)، به دليل بهره‏مندي از يك جفت كانارد (سطح كنترلي افقي در جلوي لبهي اصلي برا)، در طبقه‏ي هواپيماهاي سهبالهي دوپشته (Tandem Triplane) قرار مي‏گيرد. اصطلاح "سهبالهي دوپشته" (Tandem Triplane) به آن دسته از جنگندههاي امروزي اطلاق ميشود كه به منظور افزايش مانورپذيري و يا افزايش نيروي برا در هنگام خاست و فرود در فاصلهي كوتاه، علاوه بر سطوح پروازي معمول، از كانارد نيز استفاده مي كنند. به طور كلي اين جنگندهها، هواپيماي سهباله به مفهوم سنتي آن تلقي نميشوند. موضوع جالبتر اينكه در بخش دوم پيكرهي سوخوي47، دو زائدهي تيرك‏مانند غيرهم‏اندازه تعبيه شده است كه در يكي رادار پسنگر و در ديگري چتر ترمز تعبيه مي‎شود.
مانورپذيري

سوخوي47 (Su-47) به طور گسترده و چشمگيري در انجام مانور در سرعتهاي زيرصوت توانمند است. سوخوي47، ضمن حفظ توانايي مانورپذيري خود در سرعتهاي فروصوت، به راحتي و با سرعتي باورنكردني، قادر است زاويهي حمله و مسير پروازي خود را تغيير دهد. اين هواپيما داراي بيشينهي سرعتي برابر 1.6 ماخ در ارتفاع بالا و آستانهي تحمل فشار گرانشي در حدود 9جي مي‏باشد. ميزان تندي گردش هواپيما، و همچنين بيشينه و كمينهي سرعت براي رهاسازي جنگ‏افزارها، از ويژگيهاي حياتي و بسيار مهم جهت كسب برتري در رزم قلمداد مي‎شود. سوخوي47 ضمن دارا بودن شاخص‏هاي بسيار قوي مانورپذيري، قادر است به راحتي استواري پروازي خود را حفظ نمايد و در زاويهي حملهي بالا، كنترل‏پذير باشد. ميزان تندي گردش به ويژه در هنگام نبردهاي نزديك هوايي (داگفايت) و همچنين نبردهاي متوسط و دور، شاخص بسيار مهمي به شمار مي‏آيد، زيرا امكان دارد حين انجام يك مأموريت رزمي، هواپيما ناچار شود با اهداف متعدد و پراكنده در آسمان درگير شود. ميزان تندي بالاي گردش در سوخوي47، به خلبان اين امكان را مي‏دهد تا هواپيمايش را بهسرعت به سمت هدف بعدي بچرخاند و فرصت پيشدستي در شليك را حفظ نمايد.


مقايسهي هواپيمايي مجهز به بالهاي پيشگرا (رو به جلو)، با هواپيمايي داراي بالهاي پسگرا (رو به عقب) در همان اندازه، برتري‏هايي به شرح زير را براي مدل پيشگرا آشكار مي‎سازد:

- نسبت بيشتر برا به پسا

- ظرفيت و توانمندي بالاتر به هنگام انجام مانور در داگفايت (نبرد نزديك هوايي)

- برد پروازي بيشتر در سرعتهاي زير صوت

- بهبود شاخص واماندگي (Stall) و ضدچرخش به دور خود (anti-spin)

- بقاپذيري بيشتر در زاويهي حملهي بالا

- امكان پرواز در سرعتهاي كمتر از كمينهي سرعت مدل بال پسگرا

- فاصلهي كمتر براي برخاست و فرود



پيكره

از نماي كنار، پيكرهي سوخوي47 (Su-47) تخم‏مرغيشكل است. اين پيكره با استفاده از آلياژهاي آلومينيم و تيتانيوم ساخته شده است. 13 درصد از وزن پيكره با استفاده از مواد كامپوزيتي شكل گرفته است. پوشش روي دماغه در قسمت جلو، تا حدي مسطح است و داراي يك لبهي افقي مي‏باشد تا شاخص ضدچرخشي هواپيما بهبود پيدا كند.



بال

بالهاي سوخوي47 در بخش مياني پيكره نصب شده و با حالت رو به جلو، نماي نامتعارف و ناآشناي اين هواپيما را تشكيل مي‎دهند. قسمت قابل توجهي از نيروي برا، بهواسطهي بالهاي پيشگرا (رو به جلو) و در قسمت مياني آنها فراهم مي‎گردد. اين نيروي كشش هيچگاه به واسطهي واماندگي نقاط نوك بالها از دست نمي‎‏رود. شهپرها ( Aileron = سطوح كنترلي متحرك بال) همچنان در زوايه‎هاي حملهي بالا مؤثر باقي مي‏مانند و كنترل‏‏پذيري هواپيما را به هنگام عبور جريان هوا از قسمتهاي متحرك روي بالها حفظ مي‏نمايند.

بيش از 90 درصد سازهي پوششي روي بالهاي سوخوي47 را مواد كامپوزيتي تشكيل مي‏دهند.اين بالهاي پيشگرا، بيشترين مقدار سطح ظاهري (Aspect Ratio) را فراهم مي‏آورند كه اين امر، باعث افزايش مداومت پروازي هواپيما مي‏‎گردد. زائده‏هاي متحرك كنترلي جلوي بالها (LEX) به نرمي با سطح بالها همسان مي‎شوند. اين زائده‏ها (LEX) با سطوح فلپها، شهپرها و لبه‏هاي متحرك انتهاي هواپيما هماهنگ ساخته شده‏اند. تمامي سطوح متحرك و كاناردهاي مثلثيشكل به زائده‏هاي توسعه‏يافته (LEX) متصل هستند. قسمت داخلي بال پيشگرا مي‏بايست از مواد بسيار قوي ساخته شود تا در برابر نيروهاي پيچشي كه سعي در چرخاندن و شكستن بال دارند، به ويژه در سرعتهاي بالا، مقاومت نمايد. ناگزيري نيروهاي پيچشي، باعث شده است تا به منظور افزايش استحكام بال، در ساخت آن، به ميزان قابل توجهي از مواد كامپوزيتي استفاده گردد. به همين دليل، حداكثر سرعت قابل دست‏يابي به 1.6 ماخ محدود مي‏شود، به همين خاطر مهندسين سعي دارند با انجام تغييراتي، از اين حد سرعت فراتر روند، اما تاكنون حد سرعت جديد مشخص نشده است.







تغيير بردار رانش

در سوخوي47 (Su-47) از سامانهي تغيير بردار رانش استفاده شده است. اگر چه استفاده از سامانهي تغيير بردار رانش يا همان تغيير جهت خروجي‏ اگزوز هواپيما، موضوعي جديد و انقلابي محسوب نمي‎‏شود، اما قدرت تغيير بردار رانش به ميزان 20 + تا 20 – در زاويهي حملهي 30 درجه بر ثانيه، به هنگام چرخش حول محور عمودي يا عرضي و گردش به اطراف، به ميزان بسيار زيادي چالاكي حاصل از بالهاي پيشگرا را افزايش مي‏دهد.



كابين

طراحي كابين سوخوي47، به طور عمده حول ايجاد حداكثر آسايش و راحتي خلبان قرار گرفته است، ضمن اينكه چيدمان كابين به نحوي است كه خلبان قادر باشد به هنگام انجام مانورهاي سنگين و وارد آمدن فشار گرانشي سنگين، بتواند هواپيما را كنترل نمايد. سوخوي47 (سع-47) به يك مجموعه صندلي پرتاب شوندهي جديد و سامانهي پشتيباني زندگي (life support system) مجهز شده است. شكل هندسي متغير صندلي پران، اين امكان را مي‏دهد تا در زاويه‏اي به ميزان 60 درجه، ميزان فشار گرانشي ناشي از جاذبهي زمين، كاهش يابد و فشار كمتري به خلبان وارد آيد. شكل صندلي خلبان، امكان درگير شدن در داگفايت (نبرد نزديك هوايي) و انجام مانورهاي فرار از موشك را حتا به هنگام وارد آمدن فشارهاي گرانشي سنگين به راحتي فراهم مي‎سازد. در سوخوي47، دستهي هدايت اصلي هواپيما در قسمت كنار تعبيه شده و داراي حساسيت بالا مي‏باشد؛ ضمن اينكه بر اساس استاندارد متري تنظيم گشته است. استفاده از صندلي مايل به عقب، براي اوّلين بار در جنگندهي اف-16 به كار گرفته شد، اما به دليل دارا بودن فايده‏هاي اندك، در هيچ هواپيماي آمريكايي ديگري مورد استفاده قرار نگرفت.







سوخوي47، آزمايشگاه پرنده

در اوايل سال 2003، شرکت "سوخوي"، برندهي مناقصهي ساخت جنگندهي شكاري نسل پنجم روسيه شد. زمان اولين پرواز سال 2006 بود. اما هواپيماي سوخوي47 يا همان برکوت، که الگوي جنگنده‏هاي شكاري جديد محسوب مي‎شد و داراي بالهاي با جهت مخالف بود (پيشگرا) هواپيماي نسل پنجم نيست. در دفتر طراحي-تجربي "سوخوي"، مهندسين معتقدند که اين هواپيما بيشتر يک آزمايشگاه پرنده است که بر مبناي آن، فناوريها و مواد جديد مورد آزمايش قرار مي‏گيرند.



ويژگيهاي سوخوي47 بركوت

كشور سازنده: روسيه

كمپاني:سوخوي

خدمه: يك نفر

طول: 22.6 متر

گستردگي: 15.16 متر

ارتفاع: 6.3 متر

سطح بالها: 61.87 متر مربع

وزن خالي: 16375 كيلوگرم

وزن بارگذاري شده: 25000 كيلوگرم

حداكثر وزن قابل برخاست:35000 كيلوگرم

پيشرانش: دو پيشران توربوفن AL-37FU ساخت شركت ليولكا (Lyulka) كه در نمونهي آزمايشي داراي پس‏سوز مشتق شده از پيشرانD-30F6 ، داراي سامانهي تغيير بردار رانش (در مدل تغيير يافتهي FPU) و داراي كنترل ديجيتال است. اين پيشران داراي كشش خشك (پيشرانش بدون پسسوز) معادل 83.4 كيلونيوتن، كشش با پسسوز معادل 142.2 كيلونيوتن ميباشد. اين پيشران توربوفن داراي تغيير بردار رانش 20 + تا 20- در زاويهي 30 درجه در هر ثانيه است.

سرعت بيشينه: 1600 كيلومتر بر ساعت (1.6 ماخ)

برد: 3300 كيلومتر

سقف پرواز: 18000 متر (59050 پا)

نرخ اوجگيري: 230 متر بر ثانيه

نسبت وزن به مساحت بال:360 كيلوگرم بر هر متر مربع

جنگافزار:

- يك دستگاه مسلسل 30 ميليمتري از نوع GSh-30-1 با 150 تير فشنگ

- موشكهاي هوابههواي R-77 و R-73

- جنگافزار هوابهزمين X-29T، X-29L، X-59M، X-31P، X-31A،KAB-500 و KAB-1500



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391

بالگرد بل206بی جت رنجر2 نیروی دریایی پرو مسلح به پرتابگر موشک و کیسه های باد شونده برای فرود اضطراری روی آب شده است.



ما خودمون جت رنجر داریم :





کیسه های باد شونده برای فرود اضطراری روی آب هم داریم:



فقط کافیه تا یه سلاح سبک مثل تیربار یا راکت هم روی این هلیکوپترها نصب کنیم تا لازم نباشه مثل زمان جنگ برای هر بل 214 دوتا کبری هم بلند شه .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
نگاهی گذرا به ویژگیهای 10 رادار ایرانی

داده های تولیدی توسط تمام رادارهای کشور از انواعی با برد 30 کیلومتر در سامانه های دفع نقطه ای تا رادارهای کیهانی به سامانه یکپارچه پدافند هوایی کشور وارد شده و مورد تحلیل و ارزیابی برای اتخاذ بهترین تصمیم قرار می گیرند.

هر چند عمده ترین رادارهای ساخته شده در کشور شامل انواع کشف و ردیابی اهداف هوایی است اما برای پایش مرزهای آبی و زمینی و کشف و ردگیری اهداف زمینی مانند خودروها و حتی نفرات نیز رادارهایی در کشور ساخته شده است. در این گزارش ضمن معرفی نمونه هایی از جدیدترین رادارهای هوایی کشور و همچنین انواع غیر نظامی آنها چند نمونه از رادارهای زمینی و دریایی را نیز معرفی می نماییم.

علیم


این رادار یکی از نمونه های رادار پسیو ساخته شده در کشور است. رادارهای پسیو بدون انتشار امواج و با دریافت بازتاب های راداری ناشی از فرستنده های دیگر کار کشف اهداف را به انجام می رسانند. این فرستنده ها شامل طیف وسیعی است از جمله امواج فرستنده های رادیو و تلویزیون.


رادار پسیو علیم

این نوع رادارها مزایای قابل توجهی دارند از جمله توانمندی ویژه در کشف اهداف با سطح مقطع راداری پائین و اهداف پروازی در ارتفاع و سرعت کم. همانطور که بیشتر نیز راجع به عملکرد رادارهای بایاستاتیم و مولتی استاتیک گفته شد دریافت امواجی که توسط هواگردهای پنهانکار به سمتی غیر از فرستند منحرف شده اند یکی از روش های کشف این گونه هواگردها است. رادارهای پسیو هم در واقع نوع خاصی از رادارهای مولتی استاتیک بوده و در نتیجه در کشف این اهداف موفق هستند.

همچنین مواد به کار رفته در هواگردهای پنهانکار نسبت به امواج با طول موج بلند کارایی نداشته و مانند یک هدف معمولی دیده می شوند. به همین دلیل امواج رادیویی، تلویزیونی و تلفن های همراه برای کشف این وسائل مفید هستند. رادارهای پسیو با دریافت بازتابهای ناشی از این فرستنده ها کار کشف و ردگیری اهداف را به انجام می رسانند.


علیم در حالت آماده به کار

از دیگر مزیت های رادارهای پسیو هزینه تولید کمتر و هزینه عملیاتی پائین به دلیل نبود فرستنده و اجزای مکانیکی متحرک است. البته این نوع رادارها نیاز به توان پردازشی بالایی به دلیل ماهیت متنوع امواج دریافتی داشته و حداقل 6 مرحله کار پردازش داده های دریافتی باید انجام شود تا کار ردگیری هدف به انجام برسد. بنابراین ساخت رادار علیم در وهله اول نشان دهنده توانمندی بالای متخصصان کشور در زمینه های رایانه و پردازش است.

همچنین رادارهای پسیو به دلیل اینکه انتشار امواج ندارند توسط سامانه های دشمن کشف نشده و در نتیجه از حمله دشمن در راستای سرکوب پدافند هوایی مصون باقی می مانند. کمتر بودن اجزای مورد نیاز برای راه اندازی سامانه نیز به حفاظت و احتفای بهتر این نوع رادارها کمک می کند. بدین ترتیب این رادارها در نواحی نزدیک به دشمن نیز قابل استقرار هستند.

رادار علیم ساخت ایران بردی بین 250 تا 300 کیلومتر دارد که برای کشف و کمک به شکار سریع اهداف ارزشمندی چون جنگنده ها و هواپیماهای ضربتی رادارگریز و همچنین موشک های کروز که به طور معمول در ارتفاع کمتر از 20 متری سطح زمین پرواز می کنند ابزار ارزشمندی در دستان رزمندگان اسلام است.

غدیر

سامانه راداری غدير با برد 1100 كيلومتر و ارتفاع قابل پوشش 300 كيلومتر براي اولين بار در سال گذشته مورد استفاده عملياتي قرار گرفت. این رادار براي كشف اهداف هوايي، هواپيماهاي رادارگريز، موشكهاي كروز و موشكهاي بالستيك و نيز ماهوارههاي در مدار پايين(لئو) طراحي و ساخته شده است.

این سامانه توانایی کشف موشک های سریع بالستیک را نیز داشته که در این زمینه در رزمایش پیامبر اعظم-6 مورد استفاده قرار گرفت.


تصویری که به رادار غدیر نسبت داده می شود

الوند

الوند نام سامانه راداری است که بنابر اعلام مسئولان مربوطه در سه رده برد شامل برد کوتاه، متوسط و بلند ساخته شده است. حداقل دو نوع از آنها با تکميل تمامي آزمايش ها وارد يگان هاي قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء شده اند. این رادار به سامانه های ضدجمینگ جدید مجهز بوده که مطابق با نیازهای روز طراحی شده است.

رادار پروژه عصر

پروژه عصر، رادار هوايي دیجیتالی است که در باند S عمل کرده و نياز عمده يگانهاي شناور کشور در رده ناو و بالاتر را در زمینه هشدار اوليه هوايي برطرف می کند. باند S برای کار در محیط های دریایی و شرایط مختلف آب و هوایی بسیار مناسب بوده و طول موج آن بین 8 تا 15 سانتیمتر است. در این رادار از آنتن مسطح استفاده شده است که از نظر مشخصات عملکردی بهتر بوده و امروز بیشتر رادارهای پیشرفته از چنین آنتهایی استفاده می کنند.

رادار سه بعدی سامانه مصباح

سامانه پدافند هوایی توپخانه ای مصباح برای هدفیابی و کنترل آتش از یک سامانه رادار سه بعدی برد کوتاه استفاده می کند. این رادار که آنتنی متشکل از 9 المان خطی دارد وظیفه جستجو و کشف اهداف را داشته و ضمن تشخیص دوست از دشمن داده های مربوط به زاویه در سمت، ارتفاع و فاصله تا هدف ار برای بخش آتش تأمین می کند.


رادار سامانه پدافند هوایی مصباح

این سامانه که به صورت بومی و توسط متخصصان داخلی طراحی و تولید شده است از حجم و وزن پائینی و سرعت پردازش بالایی برخوردار بوده و دقت آتش را برای این سامانه به میزان بسیار زیادی افزایش داده است. همچنین ضمن گردش 360 درجه ای آنتن، قابلیت ردگیری اهداف در ارتفاع کم نیز از جمله توانمندی های این رادار است.

طارق

به گزارش مشرق این رادار با هدف ایجاد یک رادار زمینی برد کوتاه قابل حمل توسط نفر طراحی و ساخته شد. پس از دو نمونه اولیه با تلاش متخصصان دانشگاهی نمونه سوم این رادار برای تولید آماده گردید. برد آشکارسازی این رادار جمع و جور برای انسان 4.5 کیلومتر، برای خودرو 8 کیلومتر و برای بالگردها 6 تا 8 کیلومتر است.

بیشینه خطای طارق در برد 50 متر و در زاویه سمت، 4 درجه است. آنتن آن از نوع میکرواستریپ آرایه ای بوده و بیشترین مقدار توان برای فرستنده تنها به 10 وات می رسد. این رادار در باند ایکس کار کرده و بازه سرعت شیء قابل ردگیری توسط آن بین 3 تا 200 کیلومتر بر ساعت معدل 83 سانتیمتر بر ثانیه(نزدیک به سرعت راه رفتن انسان) تا 55.6 متر بر ثانیه است.


رادار طارق

طارق نیز می تواند به شبکه راداری کشور متصل شده و می تواند از راه دور کنترل شود. همچنین می توان از طارق در سامانه های کنترل آتش استفاده کرد.

جرم کل مجموعه این رادار شامل آنتن، سه پایه و سامانه پردازشگر کمتر از 30 کیلوگرم است که حمل آن را توسط یک تا دو نفر ممکن می سازد.

بصیر110

این رادار نیز برای استفاده در مأموریت های مراقبت زمینی و پایش مرزها ساخته شده است. با کمک داده های تولیدی این رادار کار مدیریت منطقه تحت پوشش و دیده بانی سامانه ای ممکن شده و حتی نوع اهداف نیز تشخیص داده می شود. این رادار دارای انواع مختلفی از جمله نمونه های 110بی/دی/پی و پی-اس است.

این رادار به سامانه مکانیابی جهانی نیز مجهز بوده و توانایی تشخیص سرعت اهداف را دارد. شبکه سازی و کنترل از راه دور، فرستنده و گیرنده از نوع نیمه هادی، برخورداری از کنسول و سامانه پردازش رایانه ای و کارکرد در باند ایکس از دیگر قابلیت های رادار بصیر است.


بصیر 110

باند ایکس شامل طول موج 2.5 تا 4 سانتیمتر و فرکانس 8 تا 12 گیگاهرتز بوده و به دلیل مشخصات الکترومغناطیسی خود توانایی تشخیص اهداف کوچک را دارد و معمولاً خود این رادارها نیز سبک و کوچک هستند. بصیر نیز به همین دلیل قابلیت حمل شدن توسط نفرات و خودرو را دارد و ده ها دستگاه از آن توسط نیروی انتظامی در امر پایش مرزها به کار می رود. نمونه هایی از بصیر روی خودروهای تاکتیکی سبک و متوسط نیز نصب شده اند و بنابراین از قابلیت تحرک بسیار بالایی برخوردار هستند.

برد آشکارسازی بصیر برای نفر پیاده 6 کیلومتر، برای خودروی سبک 12، خودروی سنگین 20 و برای بالگردها 25 کیلومتر است و با توجه به تسلیحات محموله در بالگردهای دنیا که بردهای بسیار کمتر از 25 کیلومتر دارد، بصیر در صورت نیاز می تواند در نقش هشدار زودهنگام برای واحدهای پیاد در خطوط مقدم ایفای نقش کرده و به هدفگیری سریعتر سامانه های توپخانه ای و موشک های دوش پرتاب کمک کند.

GSR-110

این رادار 25 کیلوگرمی نیز از جمله رادارهای کوتاه برد با مأموریت اصلی مراقبت زمینی است. برد آشکارسازی آن برای خودروهای سبک و کوچک تا 5 و برای خودروهای سنگین تا 6.4 کیلومتر است. آنتن این رادار توانایی گردش 360 درجه در راستای افقی را داشته و سرعت هدف قابل تشخیص برای آن بین 3 تا 100 کیلومتر بر ساعت است. جرم کلی رادار با تجهیزات جانبی 30 کیلوگرم است.


GSR-110

از دیگر ویژگی های آن توانایی بالا در مقابله با جنگ الکترونیک، احتمال ردگیری شدن کم، فیلتر پردازش پالس داپلر، قابلیت تحرک بالا، آماده سازی سریع، فرستنده حالت جامد، آنتن آرایه ای میکرواستریپ، تشخیص و ردگیری اهداف به صورت دستی و خودکار، قابلیت شکل دهی دیجیتالی به موج و فشردگی پالسها، قابلیت کنترل از راه دور کامل، قابلیت نظارت بخش بخش با محور و پهنای قابل انتخاب است.

افق

خانواده رادارهای افق به منظور پایش دریایی به عنوان رادار ساحلی توسعه یافتند. این رادار توانایی شبکه شدن با سامانه های راداری و پدافندی و اتصال به سامانه های کمک ناوبری از جمله Speed Log و GPS را داشته و توانایی ردگیری 100 هدف دریایی از جمله ویژگی های بارز افق برای راداری در این رده است.


رادار افق

یکی از نمونه های رادار افق در باند ایکس کار می کند که برخی از مشخصات عملکردی آن شامل توان ارسالی 25 کیلووات، سرعت چرخش آنتن 24 و 42 دور در دقیقه به صورت 360 درجه و برد اسمی 96 مایل دریایی معادل 177.6 کیلومتر است.
نمونه هایی از این رادارهای دریایی قابلیت نصب روی شناورها را دارند و با توانایی بالای خود در کشف و تعداد بالایی هدف، قابلیت های شناورهای رزمی کشورمان را در اطلاع از موقعیت اطراف بسیار افزایش داده اند.


یک نمونه دیگر از رادارهای دریایی

ثامن

نام ثامن بر روی دو نوع رادار ایرانی گذاشته شده است. یک رادار هواشناسی ثامن و دیگری یک رادار نظامی در باند وی-اچ-اف. این رادار نظامی قرار بوده رونمایی و معرفی شود. همانطور که اشاره کرده بودیم باند وی-اچ-اف از باندهای طول موج بلند است که برای کشف اهداف با سطح مقطع راداری پائین که رادارگریز تلقی می شوند توانمند است.

البته در زمینه رادارهای هوایی غیر نظامی چند نمونه دیگر غیر از ثامن نیز مطرح شده اند که شامل رادارهای هواشناسی و تقرب فرودگاهی هستند.

رادار هواشناسی آسمان

رادار آسمان نخستين رادار هواشناسي کشور است که با نظارت و مشارکت مرکز باروري ابرها در کشور با صرف چهار ميليارد و 200 ميليون ريال اعتبار توسعه داده شده است. از این رادار برای نظارت بر تغییرات شرایط ابرها، حرکت، تراکم و برخی ویژگی های دیگر آنها در محدوده ای با وسعت قابل توجه استفاده می شود.

رادار تقرب فرودگاهی

هواپیماهای نزدیک شونده به یک فرودگاه پس از وارد شدن به حریم آن تحت کنترل مرکز مربوطه در آمده و برای فرود ایمن راهنمایی می شود. بار اصلی در سنجیدن وضعیت هواپیماها در این فرایند بر عهده رادار تقرب فرودگاهی است که یکی از اصلیترین سامانههای فرودگاهی به شمار میرود. رادار ساخته شده برای این منظور قادر است از فاصله 30 کیلومتری فرودگاه هواپیما را تحت کنترل و هدایت خود گرفته و تا لحظه نشستن و پارک هواپیما آن را هدایت کند.

در این سلسله گزارش ها سعی شد تا مهمترین انواع رادارهای کشف اهداف هوایی ساخته شده در کشور معرفی شود. برخی از رادارهای بومی نیز تنها در حد تصاویر محدود معرفی شده و هنوز از مشخصات آنها محفوظ است از جمله دو تصویر معروف زیر که اولی مربوط به یک رادار با آنتن مسطح و آرایه ای با 6400 المان و دومی جزئی از یک سامانه پدافند هوایی و به احتمال قوی از اجزای سامانه دوربرد باور373 است که در رسانه های خارجی نیز مورد توجه واقع شده اند.

نکته مهمی که در پایان باید مجدداً به آن اشاره شود این است که داده های تولیدی توسط تمام رادارهای کشور از انواعی با برد 30 کیلومتر در سامانه های دفع نقطه ای تا رادارهای کیهانی به سامانه یکپارچه پدافند هوایی کشور وارد شده و مورد تحلیل و ارزیابی برای اتخاذ بهترین تصمیم قرار می گیرند. در نتیجه میزان آگاهی فرماندهان از آنچه در فضای کشورمان و کشورهای منطقه می گذرد بالا بوده و احتمال موفقیت دشمن در صورت بروز حماقت و اقدام نظامی بسیار کاهش می یابد.


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
ربات جنگی کوراتاس + عکس

در ادامه

مطلب

 

نظر یادت نره



:: موضوعات مرتبط: سلاح گرم , ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
:: ادامه مطلب
نویسنده : HP
تاریخ : دو شنبه 9 مرداد 1391