شکاری های معروف جنگ جهانی دوم در یک نگاه

شکاری های معروف جنگ جهانی دوم در یک نگاه

فوک ولف اف . و . ۱۹۰ ( هواپیمای اصلی خود خلبان )
بسیار قوی است… موتور ساخت بی ام و اش با هوا خنک می شود و همین باعث می شود در حالی که موتورش تیرباران شده باز همچون قلبی بتپد و کار کند. ۴ توپ ۳۰ م م روی بالهایش تنها به ۱ ثانیه شلیک نیاز دارد تا دم یا بال هر هواپیمایی را بکند. ۲ تیربار ۱۳ م م روی موتورش بسیار دقیق شلیک می کند و می توان از ۲۰۰ متری با آن خلبان دشمن را در کابین تیرباران کرد. در کل بسیار قوی است اما سوختش را به نسبت سایر هواپیماها زودتر مصرف می کند. فضای داخل بالش به ذخیره کردن فشنگ های ۳۰ م م مصرف شده و از اینرو سوخت کمتری را در خود جا می دهد. جمع و جور است اما خیلی زود در مانورها استال می کند که تیز پیچیدنش این عیب را می پوشاند. اگر با پمپ آب متانول در مواقع اضطراری دورش را زیاد کنی زود داغ می کند. مشکل اصلی اش سرماست… در هوای سرد یا ارتفاع بالا گاهی پت پت می کند و چند باری هم خاموش کرده است…در کل عالی است…

مسراشمیت ام ای ۱۰۹ جی


شکاری قدرتمندی است… موتور ۱۲ سیلندر وی شکل معکوس آن بسیار قوی است اما چون با آب خنک می شود بعد از صدمه دیدن سریع داغ میکند و از کار می افتد… بال های آن نازک است و همین باعث میشود تیزتر بپیچد و سرعت نهایی بالاتری را بگیرد اما از طرفی نیروی برآی کمتری می دهد و سوخت کمتری را در خود ذخیره می کند… اگر قبل از پرواز کمی رادر ( پدال پایی برای کنترل روی زمین ) را به سمت راست ندهید قطعا بال راست هوواپیما به زمین میمالد و هواپیما ملق میزند… چرخ هایش به هم نزدیک اند و باعث می شود در حین فرود مخصوصا خلبانان تازه کار هوا پیما ملق بزند و آسیب ببیند و حتی گاهی بال کنده شود و یا منفجر شود. اما جدا از معایبش روی زمین در آسمان همچون شاهینی تیز پرواز است… از خصوصیات این هواپیما که آن را معروف کرده به اصطلاح سگ جونی اش است… یک بار یک مسراشمیت ۱۰۹ در جلوی من فرود آمد… نمیدانستم بخندم یا از تعجب دهنم را واز کنم !!! دو تا موستانگ به جانش افتاده بودند ولی توانسته بود فرار کند… تقریبا چیزی از بال عمودی اش جز اسکلت آن یعنی ۲ تا چوب عمودی باقی نمانده بود. تمام سطح بدنه اش سوراخ سوراخ شده بود… در بعضی نقاط پوشش ورقه فلزی کنده شده بود و داخل هواپیما پیدا بود… نوک بال راستش که اصلا رفته بود.. انگار یک موش گنده آن را جویده باشد… فلپ بال راستش به کل کنده شده بود… پوشش موتور کنده شده بود و موتور هواپیما با تمام بند و بساطش که با ۲ میله به شاسی متصل بود و سر آن ملخی میچرخید پیدا بود و از آن دود سیاهی بر میخواست سمت راست کابین که شکافته بود طوری که خلبان اگر میخواست می توانست از آن شکاف پیاده شود !!!… اما با اینحال فرود آمده بود و باعث تعجب همه شده بود…

اسپیت فایر


زیاد با آن پرواز نکردم… اما ۳ نکته در مورد آن کاملا مشهود بود…
۱- کاملا تیز و مانورپذیر اما آهسته تر پرواز می کرد
۲- تیربار آن بسیار ضعیف بود ( کالیبر ۳۰۸ هزارم اینچ ) اما ۸ عدد از آن را داشت …ترکیبی که در فاصله نزدیک در ۱ ثانیه تمام هواپیمای دشمن را آبکش می کرد و خلبان را می کشت….
۳- هنگامی که دسته را جلو می دادم و فشار جی منفی وارد میشد سوخت از کاربراتور که روی موتور بود به موتور نمی رسید و موتور از کار می افتاد که بزرگترین و به عبارتی وحشتناک ترین عیب آن بود !!! در یک درگیری با یک اسپیت فایر هنگامی که پشتش بودم در آسمان چرخید و به طور معکوس بالا رفت اما ناگهان موتورش در آن وضعیت و ارتفاع پایین خاموش شد و سقوط کرد !!!

نورث امریکن پی ۵۱ دی ( موستانگ )


بهترین خاطره ام پرواز با یک موستانگ آمریکایی بود که یکی از جاسوسان اس اس از لندن دزدیده بود و به برمن آورده بود. ۶ تیربار کالیبر ۵۰ صدم اینچ آن در کوتاهترین زمان هواپیمای دشمن را ساقط می کرد. موتور آن بسیار قوی بود و با آب خنک میشد. بسیار تیز بود ولی از معایب آن این بود که در مانور هایی که ۹۰ درجه به چپ یا راست می چرخیدم و هواپیما را به اصطلاح عمودی میکردم بسیار بی ثبات بود و استال های وحشتناکی می کرد و یک بار هم نزدیک بود جانم را بر سر این هواپیما بدهم… در ارتفاع بالا هم به پت پت می افتاد و کلن در معرض هوای غبار آلود گاهی خاموش می کرد که ما میگفتیم : نفس کم می آورد…





:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: